بخش ۵۸ - عقد هفدهم در توکل که اعتماد است بر کفیل ارزاق و تفویض امر به تدبیر وکیل علی الاطلاق عمت الاؤه و تقدست اسماؤه
ای در اسباب جهان پای تو بند
ماندن از راه بدین سلسله چند
بگسل از پای خود این سلسله را
باشد از پی برسی قافله را
قافله پی به مسبب برده
تو در اسباب قدم افشرده
عنکبوت ار نیی از طبع دنی
تار اسباب به هم چند تنی
پرده روی مسبب سبب است
عشق با پرده ز دانا عجب است
دار خرماست سبب ورزیدن
بر سبب ورزی خود لرزیدن
تا نیفتی ز سر دار فرود
پیشه کن کاهلی پای مرود
بو که چینی ثمر بهبودی
بی تقاضای کلوخ امرودی
آن که ذات تو نو آورده اوست
نعت و فعل تو رقم کرده اوست
نور او راه تو را بوده دلیل
فضل او رزق تو را گشته کفیل
جهل باشد که ازو تابی روی
با کفیلیش شوی روزی جوی
تا کند روز جهان افروزی
هیچ روزی نبود بی روزی
یاد کن آنکه چه سان مادر تو
بود عمری صدف گوهر تو
داشت بی خواست مهیا خورشت
داد از خون جگر پرورشت
از شکم جا به کنارش کردی
شیر صافیش ز پستان خوردی
چون توانا شدی از قوت شیر
گشتی از کاسه و خوان قوت پذیر
خوردی از مایده بهروزی
سالها بی غم روزی روزی
غم روزیت چو در جان آویخت
آبت از دیده و خون از دل ریخت
دست و پا چون به میان آوردی
کار خود را به زیان آوردی
اوفتادی ز زیادت طلبی
در کمند سبب از بی سببی
گاهی از کسب شدی نفس پرست
گشتی از کد یمین آبله دست
خوردی از آبله صد جرعه خون
زان نشد روزی تو هیچ فزون
گاهی آهنگ تجارت کردی
نقد خانه همه غارت کردی
یا به صحرا درمت دزد شمرد
یا به دریا ز کفت موج ببرد
گه زمین بهر زراعت کندی
حاصل خود به زمین افکندی
نشد از تخم پراکنده به گل
جز پراکندگی دل حاصل
گاه گشتی به کف نفس اسیر
سر نهادی به در شاه و امیر
همه را خوارتر از خود دیدی
رو در ادبارتر از خود دیدی
هان یکی حمله مردانه بزن
دل ازین کاخ پر افسانه بکن
کسب اسباب ز همت پستیست
ترک اسباب ز بالا دستیست
پای بالا نه ازین پایه بست
در «توکلت علی الله » زن دست
کار خود را به خدا بازگذار
کت نمی بینم ازین بهتر کار
بجز او کیست که کار تو کند
نقد مقصود نثار تو کند
کار دانا کن هر کارگر اوست
پیشه پیش آور هر پیشه ور اوست
سوی تو زوست بلا روی به راه
وز بلا عاطفت اوست پناه
در پناهندگیش یکرو باش
رو بتاب از همه و با او باش
راست کن قاعده نیت خویش
باز جو مایه امنیت خویش
تا ز هر دغدغه ساکن باشی
در هر آفتکده ایمن باشی
خار صحرات دهد نفحه ورد
ورد صلحت دمد از خار نبرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی وابستگیهای انسان به دنیای مادی و توصیه به رهایی از این وابستگیها میپردازد. شاعر به خواننده میگوید که باید از زنجیرهای دنیا آزاد شود تا به قافلهی مسبب (خدا) برسد. او به ذکر مثالهایی میپردازد، مانند دست زدن به کارهای بیفایده که انسان را در چنگال مشکلات گرفتار میکند.
شاعر بر این باور است که روزی و خیر از جانب خدا میآید و انسان نباید به دنبال دنیای مادی و کسب و کارهای بیفایده باشد. او تأکید میکند که رهایی از دنیاست که انسان را به سمت خدا و روزی واقعی راهنمایی میکند. برای امنیت و آرامش، باید توکل به خدا داشت و به جای نگرانی از اسباب مادی، به آنچه که خداوند در نظر دارد توجه کرد. در نهایت، بینیازی و آسایش واقعی در پایبندی به ارزشهای معنوی و ارتباط با خدا نهفته است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در زندگی به دنیا وابستهای، چرا باید راههای نادرست را ادامه دهی؟
هوش مصنوعی: از زنجیرهایی که به پایت بسته شده، آزاد شو تا به دنبال کاروانی بروی که به تو کمک میکند.
هوش مصنوعی: کاروان به دلیل وجود تو و تأثیراتی که بر روی وسایل و ابزار دارد، به سمت مقصد پیش میرود و قدمهای خود را محکمتر برمیدارد.
هوش مصنوعی: اگر عنکبوتی از نوع دنیوی باشد، تارهایی که میسازد فقط ابزارهایی برای جمع کردن چند نفر هستند.
هوش مصنوعی: عشق به عنوان یک نیروی عمیق و پنهان در دل انسانها وجود دارد و این موضوع که دلیل و علت آن چیست، برای افراد عالم و دانایی که به اسرار عشق آگاهی دارند، بسیار شگفتانگیز است. پرده به نوعی میتواند نماد مخفیکاری و درونی بودن عشق باشد، و اینکه عشق چه تأثیراتی در زندگی انسانها میگذارد.
هوش مصنوعی: رشد خرما به خاطر توجه و مراقبت از آن است، و اگر به این مراقبت ادامه ندهی، نتیجهای جز لرزیدن و ناپایداری نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به اوج خود نرسیدهای، از کار و تلاش کن و اجازه نده که تنبلی تو را به زمین بیندازد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که اگر کسی بدون خواسته و تقاضا، چیزی از دست میدهد یا از آن دور میشود، در واقع خود را از بهترین چیزها محروم کرده است. برخی مواقع انسانها به چیزهایی که دارند توجهی نمیکنند و زمانی که آنها را از دست میدهند، ارزش آنها را میفهمند.
هوش مصنوعی: کسی که وجود تو را به زیبایی خلق کرده، همانند تو را توصیف و ویژگیهای تو را به تصویر کشیده است.
هوش مصنوعی: نور او مسیر تو را روشن کرده و بزرگی او باعث شده تا روزی تو محفوظ بماند.
هوش مصنوعی: نادانی است که تو را از آن به دور میدارد، روزی به دنبال حقیقت برو که مانند کفیلی، تو را در مسیر درست هدایت کند.
هوش مصنوعی: هر روزی که در جهان روشنایی و زندگی وجود دارد، بدون روزی سپری نمیشود و هیچ روزی بدون ماجرای خاصی نیست.
هوش مصنوعی: یادآور شو که مادر تو چگونه بود و چه زحماتی برای تربیت تو کشید. او مانند صدفی است که درونش گوهری را پرورش داده است.
هوش مصنوعی: بیآنکه از کسی درخواست شود، غذایی آماده شد که نتیجهاش از جان و دل من نشأت گرفته است.
هوش مصنوعی: شیر خالصی که از پستان فراهم شده را از شکم کنار زدی و نوش جان کردی.
هوش مصنوعی: وقتی که قدرتمند و توانمند شدی، مانند شیر، از محدوده و شرایطی که در آن بودی فراتر رفتی و به جایی رسیدی که میتوانی از نعمتها و امکانات برخوردار شوی.
هوش مصنوعی: برای مدتها از نعمتها و موهبتها بهرهمند بودهای و در زندگیات روزهایی بدون دغدغه و خوشحالی را تجربه کردهای.
هوش مصنوعی: زمانی که غم و اندوه روزی به جان آدمی چنگ میاندازد، اشک از چشمانش سرازیر میشود و دلش از درد به خون مینشیند.
هوش مصنوعی: وقتی که دست و پا بزنی و تلاش بیهوده کنی، کار خود را خراب میکنی.
هوش مصنوعی: به خاطر خواستههای زیاد و بیسبب، دچار مشکلات و محدودیتها شدهای.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات به خاطر کسب درآمد و تلاش برای معاش، دست تو به زخم و آسیب دچار میشود و از خودت غافل میمانی.
هوش مصنوعی: اگرچه تو از مشکلات و دردها بسیار رنج بردهای و زخمهای زیادی را تجربه کردهای، اما این سختیها هیچ تاثیری بر روزی و روزگار تو نداشته است و آنچه مقدر شده، تغییر نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: گاهی برای کسب سود و کار تجارت به راه میافتی و در این مسیر خانه و مال و زندگی خود را به خطر میاندازی و تمام آنچه را که داشتید از دست میدهی.
هوش مصنوعی: میتوانی در صحرا چنان به جنب و جوش بیفتی که گویی دزد به حساب میآید، یا به دریا بروی و موجها تو را با خود ببرند.
هوش مصنوعی: گاهی زمین محصول خود را میکارد و در نهایت، حاصل زراعتش را به زمین برمیگرداند.
هوش مصنوعی: از تخم پاشیده شده جز پراکندگی دل چیزی به بار نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: گاهی به حالتی که تحت تاثیر خود خواهی و نفس خود هستی، خود را در برابر مقامهای بلندمرتبه و سلاطین قرار میدهی.
هوش مصنوعی: هر کس را از خود کمتر و پستتر میپنداری، در حقیقت خودت را در وضعیت بدتری میبینی.
هوش مصنوعی: بیا با شجاعت حمله کن و به دل از این کاخ پر از افسانه بزن و آن را ترک کن.
هوش مصنوعی: به دست آوردن وسایل و امکانات از طریق تلاش و کوشش پایینتر از شأن انسان است، اما کنار گذاشتن این وسایل و امکانات از روی بلندی و بزرگی شخصیت است.
هوش مصنوعی: پای خود را بر روی این پایه نگذار و بر توکل به خداوند تکیه کن.
هوش مصنوعی: کارهای خود را به خدا بسپار، زیرا نمیبینم که کاری بهتر از این وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: به جز او، کسی نیست که خواستهها و آرزوهای تو را برآورده کند و برایت فداکاری کند.
هوش مصنوعی: کار هر فردی به مهارت و دانش او بستگی دارد. برای اینکه هر شغل به درستی انجام شود، باید از تخصص و تجربه کسانی که در آن حرفه فعال هستند استفاده کرد.
هوش مصنوعی: به سوی تو بلا میآید و روی به راه است، اما محبت تو پناهی برای من است.
هوش مصنوعی: در سایه محبت او، یکدل و یکصدا باش و از همه چیز روی برگردان و تنها با او همراهی کن.
هوش مصنوعی: نیت و هدف خود را درست و صحیح تنظیم کن و دوباره به دنبال تأمین آرامش و ایمنی خود باش.
هوش مصنوعی: هنگامی که از نگرانیها و دغدغههای خود دور باشی، میتوانی در هر شرایطی احساس آرامش و ایمنی کنی.
هوش مصنوعی: خارهای بیابان، عطر و بویی میدهند که به واسطه آن، بوی خوشی از صلح و آرامش به مشام میرسد، حتی از میان خاری که در جنگ است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.