مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را
خواجهاش میداشتی در کار پیش
بهترش دیدی ز فرزندان خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۲ - تتمهٔ حسد آن حشم بر آن غلام خاص
نحس شاگردی که با استاد خویش
همسری آغازد و آید به پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد
خاک زن در دیدهٔ حسبین خویش
دیدهٔ حس دشمن عقلست و کیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را
مر ملایک را نمودی سر خویش
کین چنین نوشی همی ارزد به نیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۰ - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس
وآن شرر از روی مقصودیِ خویش
ز آهن و سنگست زین رو پیش و پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۴ - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا
تا نخسپم جمله شب چون گاومیش
دردها بخشید حق از لطف خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۰ - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را
خویش را دیدیم و رسوایی خویش
امتحان ما مکن ای شاه بیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
چون شما این جمله آتشهای خویش
بهر حق کشتید جمله پیش پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۶ - فوت شدن دزد به آواز دادن آن شخص صاحبخانه را که نزدیک آمده بود که دزد را دریابد و بگیرد
تا دو سه میدان دوید اندر پیش
تا در افکند آن تعب اندر خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۸ - فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند
آن رسول مهربان رحمکیش
جز تبسم جز بلی ناورد پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۱ - قصهٔ تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه میرفت
گفت رو که نیک گفتی ورنه نیش
بر تو میانداختم از ترس خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۱ - کرامات آن درویش کی در کشتی متهمش کردند
خوش مربع چون شهان بر تخت خویش
او فراز اوج و کشتیاش بهپیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ
پر من رستست هم از ذات خویش
بر نچفسانم دو پر من با سریش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹ - قصهٔ اهل سبا و طاغی کردن نعمت ایشان را و در رسیدن شومی طغیان و کفران در ایشان و بیان فضیلت شکر و وفا
میگزندش که برو بر جای خویش
حق آن نعمت فرو مگذار بیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
او چو فارغ گشتی از اوراد خویش
چاشتگه بیرون شدی آن خوبکیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
آزمودی تو بسی آفات خویش
یافتی صحت ازین شاهان کیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده
ای بسا حمال گشته پشتریش
از برای دلبر مهروی خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان
سنگهای امتحان را نیز پیش
امتحانها هست در احوال خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
گفت آن یعقوب با اولاد خویش
جستن یوسف کنید از حد بیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
جمع آمد صد هزاران خامریش
صید او گشته چو او از ابلهیش