عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة
سالک آمد وانگهش از سر قدم
چون قلم شد سرنگون پیش قلم

عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة
قوس قدرت را توئی زه لاجرم
گشت نازل زین سبب نون و القلم

عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة
پیر گفتش هست در حضرت قلم
رای قدرت کار بخش بیش و کم

عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقالة العاشر
خاکروب کوی تو باغ ارم
تشنهٔ یک قطرهٔ تو جام جم

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
بوسعید مهنه شیخ محترم
بود در حمام با پیری بهم

عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
چون نمیشد تشنگی و آب کم
مینزد یک دم غلام از کار دم

عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
پس زفان بگشاد حمال دژم
گفت باز افتد گر از من یک درم

عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۱ - المقالة السابعة عشره
از کمال عشق جانان چون قلم
سر نهی اول براه آنکه قدم

عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
گفت من حاجت ندارم بیش و کم
گفت البته بباید خواست هم

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
گفت آخر من چه دارم بیش و کم
میهمانم میفرستی دم بدم

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثة و العشرون
سورتی از نص قرآن قدم
کرد گردن بند موری از کرم

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
زانکه من بی طاقتم سر تا قدم
می ندارم طاقت کوس و علم

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۱ - المقالة السادسة و العشرون
پیر گفتش هست ابلیس دژم
عالم رشک و منی سر تا قدم

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۴ - الحكایة و التمثیل
گفت گیر این ژنده دستار اینت غم
تا عمیدت را دهی این نیز هم

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
پیرزن آمد بضعف از موی کم
سر برهنه موی کنده روی هم

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
تا بشوئی سر بپردازی شکم
زانکه فرزندی تواند بود هم

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون
سالک آمد پیش پیر محترم
بازگفتش قصهٔ خود بیش و کم

عطار » وصلت نامه » بخش ۵ - الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست
علی گفتش نه روز است ونه شب هم
نه شمس است ونه بدر است و نه مظلم

عطار » وصلت نامه » بخش ۵ - الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست
ز بهر آدم است این هر دو عالم
ز بهر آدم است این بیش و این کم

عطار » وصلت نامه » بخش ۵ - الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست
بغیر او مبین در هر دو عالم
اگر هستی ز ذریات آدم
