بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲ - نصایح
دوست بسیار ار تو را باشد کم است
دوست بهتر ز آنچه اندر عالم است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۹ - آمدن بحرها به یاری آن حضرت
اندرین آبی که ما را در خم است
صد هزاران نوح با طوفان کم است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب
عیسی مریم ز روحم یک دم است
صد هزاران روح قدسم در کُم است
صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴
دم غنیمت دان که عالم یک دم است
آنکه بادم همدم است او آدم است
دم زمن جو کآدم احیا زین دم است
فیض این دو عالم اندر عالم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد
چون زمین بر هستی خود محکم است
ماه پابند طواف پیهم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۹ - در معنی اینکه افلاطون یونانی که تصوف و ادبیات اقوام اسلامیه از افکار او اثر عظیم پذیرفته بر مسلک گوسفندی رفته است و از تخیلات او احتراز واجب است
گوسفندی در لباس آدم است
حکم او بر جان صوفی محکم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۹ - در معنی اینکه افلاطون یونانی که تصوف و ادبیات اقوام اسلامیه از افکار او اثر عظیم پذیرفته بر مسلک گوسفندی رفته است و از تخیلات او احتراز واجب است
در خم گردون خیال او گم است
من ندانم درد یا خشت خم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۰ - در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه
ماهی و از سینه تا سر آدم است
چون بنات آشیان اندر یم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
نایب حق همچو جان عالم است
هستی او ظل اسم اعظم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
از عصا دست سفیدش محکم است
قدرت کامل بعلمش توأم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۲ - در شرح اسرار اسمای علی مرتضی
با توانایی صداقت توأم است
گر خود آگاهی همین جام جم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۶ - حکایت شیخ و برهمن و مکالمه گنگ و هماله در معنی اینکه تسلسل حیات ملیه از محکم گرفتن روایات مخصوصه ملیه می باشد
زندگانی از خرام پیهم است
برگ و ساز هستی موج از رم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۶ - حکایت شیخ و برهمن و مکالمه گنگ و هماله در معنی اینکه تسلسل حیات ملیه از محکم گرفتن روایات مخصوصه ملیه می باشد
هستی تو بی نشان در قلزم است
ذروه ی من سجده گاه انجم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۷ - در بیان اینکه مقصد حیات مسلم ، اعلای کلمة الله است و جهاد ، اگر محرک آن جوع الارض باشد در مذهب اسلام حرام است
حکمران مهر و ماه و انجم است
شاه ما مفلس ترین مردم است
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۴ - در معنی اینکه ملت از اختلاط افراد پیدا میشود و تکمیل تربیت او از نبوت است
از چه رو بر بسته ربط مردم است
رشته ی این داستان سر در گم است
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۴ - در معنی اینکه ملت از اختلاط افراد پیدا میشود و تکمیل تربیت او از نبوت است
محفل انجم ز جذب باهم است
هستی کوکب ز کوکب محکم است
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۵ - ارکان اساسی ملیهٔ اسلامیه رکن اول: توحید
رشته ی این قوم مثل انجم است
چون نگه هم از نگاه ما گم است