گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و سوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

بود آن دیوانهٔ از عشق مست

کرد بر بالای خاکستر نشست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

گفت میکردم طلب تا هیچ هست

پارهٔ نانم مگر آمد بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

گفت این یک را امانم حاصل است

واندگر یک گرسنست این مشکلست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون

 

این چه بی سرمایگی باشد که هست

تا ابد هر دو جهانش زیر دست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و ششم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

بود در مسجد یکی مجنون مست

بادلی پر شور و با سنگی بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و ششم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل

 

کرد مجنونی بگورستان نشست

مردهٔ را سر در آورده بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۱۱ - الحكایة ‌و التمثیل

 

زانکه گر شد دوستی درخواب مست

دوستی دیگر چنین بیدار هست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۱ - المقالة ‌الثامنة و الثلثون

 

بر درخت عقل هر شاخی که هست

آفتاب آنجا نیارد برد دست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

خواست تا فریاد بر گیرد چو مست

یک قدح پر باده دادندش بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

دختر آمد پیش او جامی بدست

جانش را میزد چو در پیشش نشست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

قطره گر مؤمن بود گر بت پرست

دایماً دریا چنان باشد که هست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

در تحیر ماند شست از خویش دست

پاک گشت از خویش و در گوشه نشست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

گفت ای جان چون تو بودی هرچه هست

خود بلی گفتی و بشنودی الست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

ور ببخشم چون دهد آسانت دست

قدر نشناسی و گردی خودپرست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گر طلب ازما نبودی از نخست

کی ز تو هرگز طلب گشتی درست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۷ - در حق خویش گوید

 

شیوهٔ کز شوق او شد عقل مست

جز مرا هرگز کرا دادست دست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۷ - در حق خویش گوید

 

تا ز بحری ماهیی آرد بشست

یا زجائی معنئی آرد بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

حاتم طائی چو از دنیا گسست

یک برادر داشت بر جایش نشست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲۰ - الحكایة و التمثیل

 

زین سخن آن پیر کامل شد ز دست

پشت امیدش از آن کودک شکست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲۳ - الحكایة و التمثیل

 

آن یکی اعرابئی از عشق مست

حلقهٔ کعبه درآورده بدست

عطار
 
 
۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۹
sunny dark_mode