×
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۵ - ورود سر مطهر به دیر راهب
قره العین رسول محترم
برد او را سوی میدان از حرم
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۸ - شهادت حضرت جواد(ع)
گفتم ای زن من مطیع داورم
از محبان رسول و حیدرم
صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۷ - زبان حال علیا جاه حضرت زهرا(س)
زینب و کلثوم زار مضطرم
دختران نورس غم پرورم
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۰ - لم یلد و لم یولد
این نمی گوید که من از عبهرم
آن نمی گوید من از نیلوفرم
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۲ - عرض حال مصنف بحضور رحمة للعالمین
تنگ کن رخت حیات اندر برم
اهل ملت را نگهدار از شرم
عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبهها) » شمارهٔ ۵ - دلاکیه عارف
گفت آخ استاد ببریدی سرم
گفت: «راحت باش تا من سرورم
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - باباشملنامه
جیب بابا پر ز دینار و درم
در محافل کرده از نخوت ورم
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۷ - وصیت حضرت مولیالموالی علی علیهالسلام
از خطای دشمن خود بگذرم
وز جوانمردی به جرمش ننگرم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم
پیش من خوردند مردم نان گرم
من همی خون جگر خوردم ز شرم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا
ساده و پاکیزه و زیبا و نرم
همچو خز شایان و چون سنجاب گرم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای
صبحگاهی رفت و از اهل کرم
کس ندادش نه پشیز و نه درم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
ای خدا، بردند فرش و بسترم
موزه از پا، بالش از زیر سرم