ایدل اندر پرده تقدیر کس را راه نیست

هیچ فهم از کشف اسرار سپهر آگاه نیست

فتنه ی گیتی مشو، زیرا که در زیر سپهر

یوسف امید اگر برجاست جز در چاه نیست

بر جوانی دل منه، چون دست فرمان فنا

[...]

زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست

در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست

در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست

در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند

[...]

دوست از حال دل آشفتگان آگاه نیست

آه کز دست غمش ما را مجال آه نیست

باد نوروزی ز گلشن میرسد لیکن چه سود

کز گل صد برگ من بوئی بدو همراه نیست

کشور دل بی حضور او خراب آباد شد

[...]

کار در دیر به غیر از جستن آن ماه نیست

کش ز اهل خانقه جستم یکی آگاه نیست

یک قدح خوردم که شد دود از دماغم سوی چرخ

چرخ گو خون خور ازین معنی که دود آه نیست

هر سفال کهنه در دیر مغان شد جام جم

[...]

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود

خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

[...]

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

داند اخلاص مرا وز حال من آگاه نیست

در دلش ره دارم و بر آستانم راه نیست

بخت با ما سرکش است و مدعا با ما به جنگ

کهربای شوق ما را جذبه یک کاه نیست

فصل ها شد در تباهی، برنیامد عمر ما

[...]

سیر گل امسال از تنهائیم دلخواه نیست

ز آشنایان غیر بلبل کس بمن همراه نیست

هر مرادی را بهمت می توان تسخیر کرد

دست کوته سهل باشد همت ار کوتاه نیست

نیست ما را دانه ای جز کاه در کشت امید

[...]

در طریق خودنمائی شیوه دلخواه نیست

غیر دعوی بلند و همت کوتاه نیست

کیسه ای بر وعده های بخت نتوان دوختن

خفته گر در خواب حرفی گفت از آن آگاه نیست

از نفاق صحبت مردم ز بس رم کرده ایم

[...]

هیچ لب زیر فلک بی ناله جانکاه نیست

تار و پود عالم امکان به غیر از آه نیست

ساده لوحی می کند میدان جولان را وسیع

پیش پای دوربینی یک قدم بی چاه نیست

نیست غافل حسن مغرور از شکست و بست دل

[...]

دلبر از دل نیست غافل، دل اگر آگاه نیست

شاه با تخت است دایم، تخت اگر با شاه نیست

کوه نتوانست پیچیدن عنان سیل را

سالکان را کعبه و بتخانه سنگ راه نیست

در دبستان، لوح هیهات است ماند رو سفید

[...]

روی هفتاد و دو ملت جز در آن درگاه نیست

عالمی سرگشته اند و هیچ کس گمراه نیست

عقل را از بارگاه عشق بیرون کرده اند

هر فضولی محرم خلوت سرای شاه نیست

کرده ام قطع نظر از گرم و سرد روزگار

[...]

هر کسی کو از طریق اهل بیت آگاه نیست

هرچه گوید در حق ما جای هیچ اکراه نیست

جمع کن خاطر که آل مصطفی را پی روی

بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

طاعت آل پیمبر کار حق‏جویان بود

[...]

هر کسی کو از طریق اهل بیت آگاه نیست

هرچه گوید در حق ما جای هیچ اکراه نیست

جمع کن خاطر که آل مصطفی را پی روی

بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

طاعت آل پیمبر کار حق‏جویان بود

[...]

از صفای خاطر ما هیچکس آگاه نیست

عکس را در خلوت آیینهٔ ما راه نیست

فارغ از قید عبادت نیست در عالم دلی

این نگین را نقش شیر از بندهٔ درگاه نیست

قامت خم بسته از حرص آنکه از طول امل

[...]

گرچه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست

شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست

بیقرار عشق را از محنت هجران چه باک

سیل را اندیشه از پست و بلند راه نیست

می کند دلجوئی احباب ما را بی حضور

[...]

گرچه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست

شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست

می‌کند دلجویی احباب ما را بی‌حضور

وقت آن کس خوش که از حالش کسی آگاه نیست

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

هرچه گوید در حق ما جای هیچ اکراه نیست

در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست

بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

این‌چه‌استغناست‌یارب‌وین‌چه قادر حکمت است

[...]

هرچه گویدهرکسی ازوی مرا اکراه نیست

زان که می‌بینم کس ازرازجهان آگاه نیست

هرکسی را چون خیالی می‌کشد سوی رهی

یاهمه گمراه یاخود هیچ کس گمراه نیست