قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح میر ابوالمعالی شمس الدین
چون خوی او عنبر سارا و مشک ناب نیست
با سنان و نیزه او اژدها را تاب نیست
آفتاب و ماه را با طلعت او تاب نیست
چون حدیث او بپاکی لؤلؤ خوشاب نیست
کوه آهن باشرار تیغ او جر آب نیست
[...]

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳
جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست
هر حریفی کو بخسبد والله از اصحاب نیست
روی بستان را نبیند راه بستان گم کند
هر که او گردان و نالان شیوه دولاب نیست
ای بجسته کام دل اندر جهان آب و گل
[...]

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۹
خم تهی گشت و هنوزم جان ز می سیراب نیست
خون تو هست آخر، ای دل، گر شراب ناب نیست
ناله زنجیر مجنون ارغنون عاشقانست
ذوق آن اندازه گوش اولواالالباب نیست
عشق خصم من بس ست، ای چرخ، تو زحمت مکش
[...]

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۹
زلف هندوی تو در تابست و ما را تاب نیست
چشم جادوی تو در خوابست و ما را خواب نیست
با لبت گر باده لاف جانفزائی می زند
پیش ما روشن شد این ساعت که او را آب نیست
نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
[...]

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵
چشم من گوش خیالت دارد، اما خواب نیست
هست جان را، عزم پا بوست ولی، اسباب نیست
دیده را هر شب خیالت میشود مهمان، ولی
دیده را اسباب مهمان در میان جز آب نیست
رویت آمد، قبله دل ابروت، محراب جان
[...]

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰
بی رخ عاشق فریبت در دو چشمم خواب نیست
بحر عشقت را نمی دانم چرا پایاب نیست
از سر و سامان برآمد از غم عشقت دلم
در جهانم لاجرم جز درد دل اسباب نیست
موج بحر روز هجرانت مرا از سر گذشت
[...]

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹ - تتبع مولانا شاهی
پیش جام پر می رخشنده مه را تاب نیست
ساغر خورشید را گر تاب هست این آب نیست
می ستایی واعظا کوثر ز دست حور و عین
خود ز دست ساقی گلرخ شراب ناب نیست
هست قلاب محبت از دل یاران کشش
[...]

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۶
وادی مجنون جگر سوزست و کس را تاب نیست
آهویان تشنه را جز اشک مجنون آب نیست
پیش آن ابرو بر آوردست و مقصودی بخواه
قبله ابروی خوبان کمتر از محراب نیست
تشنه را خون ریختن ظلم است ای ابر کرم
[...]

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶
نسبتی محراب ابرو را به هر محراب نیست
آن چه در دل و آنچه در گل جا کند یک باب نیست
بایدم محنت کشید و از سبب خاموش بود
عالم عشق ست اینجا عالم اسباب نیست
از ملاقات صبا با زلف او چون زلف او
[...]

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵
در مقام بی خطر، آزادگان را خواب نیست
جوهر آیینه را دلگیری از گرداب نیست
واصلان عشق را نبود به غیری احتیاج
طاعت اهل حرم را قبله و محراب نیست
دل درون سینه ام می رقصد از حرف وطن
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۸
نیست چشمی کز فروغ روی او پر آب نیست
بخل در سرچشمه خورشید عالمتاب نیست
لعل سیرابش مگر بر تشنگان رحمی کند
ورنه در چاه زنخدان آنقدرها آب نیست
زهد بی کیفیت این زاهدان خشک را
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۹
در حقیقت پرتو منت کم از سیلاب نیست
کلبه تاریک ما را حاجت مهتاب نیست
تهمت آسودگی بر دیده عاشق خطاست
خانه ای کز خود برآرد آب، جای خواب نیست
آب عیش خویش را نتوان به گردش صاف کرد
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵۰
سنگ راهی شوق را چون چشم سنگین خواب نیست
راه پیما را براقی چون دل بیتاب نیست
از عزیزیهای غربت دل نمی گیرد قرار
آب در صلب گهر بی رعشه سیماب نیست
برگ از آزادگی بیرون نیارد سرو را
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵۱
عالم اسباب غیر از پرده های خواب نیست
دیده بیدار دل بر عالم اسباب نیست
می کند خورشید هم دریوزه آب از دیده ها
نه همین در دیده بی شرم انجم آب نیست
سیر و دور ما به سیر و دور گردون بسته است
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۸۸
در محبت جز تهیدستی متاعی باب نیست
هر که را دل هست اینجا از اولوالالباب نیست
در میان چشم ما و دولت بیدار عشق
پرده بیگانگی جز پرده های خواب نیست

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱
نیست باکی گر به دستم غنچه سیراب نیست
در دل من غنچه پیکان او نایاب نیست
جلوه صبح است شامم را به یاد روی دوست
آسمان را بر شب من منت مهتاب نیست
شوق دیدار تو چندان لذت از یک دیدنت
[...]

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹
حسن رخسار تو موقوف شراب ناب نیست
تیغ های موج را هیچ احتیاج آب نیست
قدر نعمت از زوالش بیشتر ظاهر شود
عقد دندان تا نریزد گوهر نایاب نیست
تا نبیند زابر گوهربار مژگان ریزشی
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۳
برگ و سازم جز هجومگریهٔ بیتاب نیست
خانهٔ چشمیکه من دارمکم ازگرداب نیست
رشتهٔ قانون یأسم از نواهایم مپرس
درگسستن عالمی دارمکه در مضراب نیست
تا به ذوقگوهر مقصد توان زد چشمکی
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۴
بیرخت در چشمهٔ آیینه خاک است آب نیست
چشم مخمل را ز شوق پایبوست خواب نیست
بعد کشتن خون ما رنگ است در پرواز شوق
آب و خاک بسملت از عالم سیماب نیست
شوخی مهتاب و تمکین کتان پر ظاهر است
[...]

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۲۹
ای دل از جویی که جز احمد کسش میراب نیست
چون شوی سیراب چون میراب خود سیراب نیست
جو چه باشد بحر بیپایان که هر یکقطرهاش
صدهزاران لجهٔ ژرفست کش پایاب نیست
