گنجور

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب

 

مرغی ز فضای گلشن راز

از گلبن شوق نغمه پرداز

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب

 

چون خود کردی فساد از آغاز

اصلاح به دیگران مینداز

جامی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

من عاشق و رندم و نظرباز

با شاهد و می حریف و دمساز

در بزمگه وصال با دوست

بودم همه دم ندیدم وهمراز

ساز ره وصل، جان سپاریست

[...]

اسیری لاهیجی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۶

 

آن را که برد به مسند راز

اول در زاریش کند باز

بی رنج فرح نیابد از عشق

بی سوز طرب ندارد از ساز

پروانه نمی رسد به مطلوب

[...]

نظیری نیشابوری
 

عرفی » ترجیع بند

 

باز آن بت تند خوی طناز

کرد از سر ناز فتنه آغاز

سرتا بقدم تمام ناز است

وز ناز بکس نمیکند ناز

چو کان دو زلف او ببازی

[...]

عرفی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

کردند هم از دوال اعجاز

در کوس سپهر غلغل انداز

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

آنست سخن به کیش اعجاز

کز شاخ نفس چو کرد پرواز

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

سازیم ز کیمیای اعجاز

از جوهر خاک گوهر راز

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

آنجا که گشاید او لب راز

چون سحر تهی رویست اعجاز

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

چون دید چمن چمن گل راز

در خنده گم از نسیم اعجاز

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳

 

ماییم درین نشیمن آز

چون کرکس حرص فضله پرداز

فصیحی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲۲

 

ای چشم تو پرده دار اعجاز

مژگان تو سایه پرور ناز

از قافله شکایت ما

چون ریگ روان نخیزد آواز

پیشانی صبح و آفتاب اوست

[...]

صائب تبریزی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۸ - صفت دبستان

 

چون خامه و نو بهار از آغاز

هم شاخچه بند و هم سخن ساز

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۳ - صفت تریاک فروش

 

تریاک فروش کیف پرداز

از چُرت بود چو دنگ رزّاز

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۴ - صفت مَدارِس

 

زان قوم چو آمدم به خود باز

با منطقیان شدم سخن ساز

وحیدالزمان قزوینی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode