امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۰
ای چرخکمر مبند برکینه من
بگزار حق خدمت دیرینهٔ من
آسایش سینهٔ مرا درمان کن
کاسایش سینههاست در سینهٔ من
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۱۹ - اندر صفت شب گوید
اختر و آسمان ز کینهٔ من
گشته مانند اشک و سینهٔ من
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۱
دل من مهر آن گزید که او
بسته دارد میان به کینه من
من زدشمن چگونه پرهیزم
دشمن من میان سینه من
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
مُهره مِهر او به سینه من
مُهر گنج است بر خزینه من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۶
گر تنگ بدی این سینه من
روشن نشدی آیینه من
ای خار گلی از روضه من
دوزخ تبشی از کینه من
خورشید جهان دارد اثری
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١ - کارنامه
در آنحضرت ز سوز سینه من
همی نو کن غم دیرینه من
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قطعات » شمارهٔ ۳۶
به جنگجو صنم خویش گفتم ای صد بار
رسیده سنگ جفایت بر آبگینه من
رسان به سینه من سینه را به رسم صفا
که پاک به دل همچون تویی ز کینه من
به عشوه گفت تو را سینه گرچه صاف آمد
[...]
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۷ - تضرع کردن شمع پیش عنبر و التماس مواصلت با پروانه
کنون ای همدم دیرینه من
که آگاهی ز سوز سینه من
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۱
ای زنگ غمت صیقل آئینه من
انبار فلک مباش در کینه من
خود بس باشد گیاه هستی مرا
این شعله که سر کشید ازسینه من
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۶
گر تیغ غمش ز جان کشد کینه من
ای دل نخوری دریغ بر سینه من
گو صیقل تیغ جان زدای غم دوست
بزدای ز زنگ هستی آئینه من
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۹۵
می گشاید ز خموشان دل بی کینه من
لب خاموش بود صیقل آیینه من
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مثنویات به طرز مناجات
پر است از گرد کلفت سینه من
به زنگار آشنا آئینه من
قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰
رشتی علی ای رفیق دیرینه من
ای مهر تو جا گرفته در سینه من
اغماض مکن، راست بگو، از چه سبب
من مهر تو می ورزم و تو کینه من؟
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۳ - غزالی مشهدی
سلطان گوید که نقد گنجینهٔ من
صوفی گوید که دلق پشمینهٔ من
عاشق گوید که داغ دیرینهٔ من
من دانم و من که چیست در سینهٔ من
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۳ - غزالی مشهدی
سلطان گوید که نقد گنجینهٔ من
صوفی گوید که دلق پشمینهٔ من
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۳ - غزالی مشهدی
عاشق گوید که داغ دیرینهٔ من
من دانم و من که چیست در سینهٔ من