عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۹) حکایت شیخ ابوالقاسم همدانی
تو هم در دوستی حق چنین باش
وگرنه با مخنّث هم نشین باش
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون
مخند و تا تویی اندوهگین باش
به کنجی در شو و تنهانشین باش
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را
کنون ای شیخ در عین الیقین باش
چو مردان هر زماین پیش بین باش
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)
حقیقت هرچه بینی نیک بین باش
حقیقت اندرین عین الیقین باش
عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید
برو ای یار با او همنشین باش
بجور بردباری چون زمین باش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
برو با مسکن خود زودبین باش
وز این گفتار با عین الیقین باش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
چو عیسی زنده دل باش و یقین باش
نمود اوّلین و آخرین باش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
اناالحق زن تو و فارغ یقین باش
عیان بود عشق و کفر و دین باش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
گمان بگذار و دنبال یقین باش
چو مردان خدا تو پیش بین باش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید
گمان رفتست اکنون در یقین باش
چو منصور از اناالحق جمله این باش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
خدا با تست اکنون بر یقین باش
گمان بردار و اینجا پیش بین باش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
بعزّت خود بخود عین الیقین باش
ز سرّ ذات خود را پیش بین باش
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۷ - در تحقیق زکوة
تو هم گر میتوانی همچنین باش
ز دنیا دور شو در راه دین باش
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۵
بنمای رخ و رشک پری خانه چین باش
با روی چنان ماه همه روی زمین باش
با ما به دل و جان مکن ای جان و جهان صلح
دل بردی و جان نیز کنون از پی دین باش
ای سوخته صد ره دلم از داغ جدایی
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۳۶- قاضی محمود
با غیر برای دل من با سرکین باش
با من که سگ کوی توام بهتر از این باش
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷
چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش
غارتگر دل، آفت جان، رهزن دین باش
ای دل که ترا گفت که مشنو سخن کس؟
جان ده به نکویان و بد روی زمین باش
شادم که ز بیداد تو مرگم شده نزدیک
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۸
بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش
گر با تو هم اندیشه ما هست چنین باش
گفتم: شده دل منکر دین گفت: غمی نیست
گو عاشق ما باش و صنم خانه نشین باش
کافیست اگر عشق بود عرض شهادت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۰۰
بپوش چشم ز عیب کسان، هنربین باش
بساز با خس و خار و همیشه گلچین باش
ز سنگ خاره دم تیغ زود برگردد
درین قلمرو آفت چو کوه سنگین باش
به خون ز نعمت الوان دهر قانع شو
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۷۹
چون غنچه نشکفته درین باغ غمین باش
شیرازه اوراق دل از چین جبین باش
چون آتش سوزان مشو ازباد سبکسر
چون آب ز روشن گهری خاک نشین باش
از خشکی اگر ابر گهربار نگردی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۸۲
از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش
با بخت سیه همچو سیاهی و نگین باش
ای صبح مزن خنده بیجا، شب وصل است
گر روشنی چشم منی پرده نشین باش