عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
یکی ضربتی زد شگفتی عظیم
که کردش به یک ضربت او را دو نیم
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
ز پیش آمدش کاروان عظیم
پر از جامه و دیبه و زر و سیم
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۴ - رفتن شاه شام با گلشاه بر سر گور ورقه
مکافات یابد ز رب کریم
گنا را به محشر عذاب الیم
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۶۲ - از قطعهای
کسی که او کند از کان که به میتین سیم
مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - در مدح خواجه ابواحمد تمیمی گوید
بفزوده ست بر من خطر قیمت سیم
تا بنا گوش ترا دیده ام ای در یتیم
سیم را شاید اگر در دل و جان جای کنم
از پی آنکه بماند به بنا گوش تو سیم
از بناگوش تو سیم آمد و زر از رخ من
[...]
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۷ - در مدح خواجه ابوسهل عبدالله بن احمد بن لکشن دبیر گوید
بر بناگوش تو ای پاکتر از در یتیم
سنبل تازه همی بر دمد از صفحه سیم
زین سپس وقت سپیده دم هر روز بمن
بوی مشک آرد از آن سنبل نو رسته نسیم
عنبرین خطی وبیجاده لب و نرگس چشم
[...]
ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد هفتم » بخش ۴۰ - قصیدهٔ دوم اسکافی
صد هزار آفرینِ ربِّ علیم
باد برابرِ رحمت ابراهیم
آفتابِ ملوکِ هفت اقلیم
که بدو نوشد این جلالِ قدیم
از پی خرّمیِ باغِ ثنا
[...]
ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد هفتم » بخش ۴۱ - قصیدهٔ سوم اسکافی
آفرین باد بر آن عارض پاکیزه چو سیم
و آن دو زلفینِ سیاه تو بدان شکل دو جیم
از سرا پایِ توام هیچ نیاید در چشم
اگر از خوبیِ تو گویم یک هفته مقیم
بینی آن قامتِ چون سرو خرامان در خواب
[...]
هجویری » کشف المحجوب » بابٌ فی ذکر أئمَّتِهِم من اهل البیت » بخش ۲ - ۱ ابومحمد الحسن بن علی، کرّم اللّه وجهه
بسم اللّه الرّحمنِ الرّحیمِ
أمّا بعدُ، فَقَد انْتَهی إلیَّ کتابُک عندَ حَیرَتِک و حیرَةِ مَنْ زغمتَ مِنْ أمَّتنا، و الّذی علیه رأیی أنّ مَنْ لم یؤمِنْ بِالقَدَرِ، خَیْرِه و شرِّه، فقد کَفَر، و مَنْ حَمَلَ المَعاصی عَلَی اللّهِ فقد فَجشرَ. إنّ اللّهَ لایُطاعُ بِاکراهٍ و لایُعْصی بغَلَبَةٍ ولایهْمِلُ العبادَ مِنَ المُلکة، لکنّه المالکُ لما ملّکَهُم و القادرُ عَلی ما غَلَبَه قُدْرَتُهم فَإنِ ائْتُمِرُوا بالطّاعةِ لم یکنْ لَهُمْ صادّاً ولالَهُم عَنْها مُثَبِّطاً، فَإن اتوا بالمعصیةِ و شاء أن یَمُنَّ علیهم فیحولُ بینَهم و بینَها فعلٌ و انْ لَمْ یَفْعَلْ فَلَیْسَ هُوَ حَمَلَهم علیها اجباراً وَلا أَلزَمَهُم ایّاها إکراهاً بالحْتِجاجه علیهم أنْ عرّفهم و مکّنهم و جعل لهم السّبیل إلی أخذِ ما دَعاهُم إلیه و ترکِ ما نَهیهُم عنه، «وللّهِ الحجّةُ البالغةُ. (۱۴۹/الأنعام)». والسلام.
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۷
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
جسته از محنت و بلای حجاز
رسته از دوزخ و عذاب الیم
آمده سوی مکه از عرفات
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۰
این چه خلق و چه جهان است، ای کریم؟
کز تو کس ر امی نبینم شرم و بیم
راست کردند این خران سوگند تو
پرکنی زینها کنون بیشک جحیم
وان بهشتی با فراخیی آسمان
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۹
ای دل و هوش و خرد داده به شیطان رجیم
روی بر تافته از رحمت رحمان رحیم
دل چون بحر تو در معصیت و نرم چو موم
سنگ خاراست گه معذرت و تنگ چو میم
نتوانی که کنی بر سخن حق تو مقام
[...]
ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴۱
بر آن صحیفة سیمین مسای مشک مقیم
که رنگ مشک نماید بر آن صحیفة سیم
مکن ستیزه اگر چند خوبرویان را
ستیزه کردن بیهوده عادتیست قدیم
غرض ز مشک نسیمست ، رنگ نیست غرض
[...]
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۸۰
بیجادۀ لولوی تو سیم اندر میم
بازیدن عشق تو امید اندر بیم
سیم اندر سنگ باشد ، ای در یتیم
چون در بر تو دل چو سنگ اندر سیم
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۵ - پند دادن اثرط گرشاسب را
دَم پادشاهان امیدست و بیم
یکی را سموم و دگر را نسیم
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۹ - صفت جزیره دیگر
دگر سنگ بُد نیز کز دور سیم
ربودی ورا زیر و گشتی دو نیم
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۲ - شگفتی دیگر بتخانه ها
ور آن دست دادی که بودی ز سیم
برستی ز بیماری و ترس و بیم
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۹ - آمدن دختر قیصر به دیدار گرشاسب
دو مه بُد یکی گرد و دیگر دو نیم
یکی ماه از زر و دیگر زسیم
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را
چنان دان که در دادن زر و سیم
ندانند کز دشمنت هست بیم
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه
نشاید مهی یافت بی رنج و بیم
که بی رنج نارد کس از سنگ سیم