×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۵ - سخن دقیقی
رها کردی آن پهلوی کیش را
چرا ننگریدی پس و پیش را
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹
مگر خوار گیرم تن خویش را
یکی چاره سازم بداندیش را
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۰
بخواهنده بخشم کم و بیش را
گرامی کنم مرد درویش را
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
که پیشت به آتش بر خویش را
بسوزم ز بهر بداندیش را
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۶
به خوارهر فرستم زن خویش را
کنم دور زین در بد اندیش را
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۰
ز ری باز خوان آن بد اندیش را
چو آهرمن آن مرد بد کیش را
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۹
همه چیز دادند درویش را
بنفریده کردند بدکیش را
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۵
سپر کرد پیشم تن خویش را
نبد خواب و خوردن بداندیش را
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۸ - آمدن گرشاسب به بتخانه ی سوبهار
چو شمعی بود کو کم و بیش را
دهد نور و سوزد تن خویش را
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه
به تو دارم ایمن دل خویش را
به گرز تو ترسان بداندیش را
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
سپردم به تو مایهٔ خویش را
تو دانی حساب کم و بیش را