گنجور

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳

 

زان کوزهٔ می که نیست در وی ضرری

پُر کن قدحی، بخور، به من ده دگری

زان پیش‌تر ای صنم که در رهگذری

خاک من و تو، کوزه‌ کند، کوزه‌گری

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۶۸

 

زان کوزهٔ میْ که نیست در وی ضرری،

پُر کن قَدَحی بخور، به من دِهْ دگری،

زان پیشتر ای پسر که دررَهْگُذری،

خاک من و تو کوزه کند کوزه‌گری.

خیام
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

گر تو زین قومی و گر زان دیگری

همچو ایشان بگذری تا بنگری

عطار
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱

 

اگر رونق کار خود ننگری

از آن پس به عزلت نشین و گری

حکیم نزاری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶۳ - در حال پیشه کاران راست کردار

 

خوب گفت این سخن چو در نگری:

کار علمست و پیشه برزگری

اوحدی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۶ - قصه آن جوان معشوق و پیر عاشق

 

گفت با او پسر به عشوه گری

من که باشم که تو به من نگری

جامی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۹ - خطاب هلالی با مدعی

 

آمده در مقام جلوه‌گری

تا به عین رضا درو نگری

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۲ - در صفت کبوتربازی شاه و نظاره کردن درویش

 

جگری‌های خود که می‌نگری

همه از خون دل شده جگری

هلالی جغتایی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۹

 

بس که چون سرو چمن در همه جا معتبری

چون پری در نظر اهل جهان جلوه گری

گه گل سرخ گهی لاله و گه نیلوفری

هر دم ای شاخ گل تازه به رنگ دگری

سیدای نسفی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۲

 

تو هم ترک فرما ملامتگری

چو من گاه میخند و گه میگری

آذر بیگدلی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۵ - مرد عارفی که شنید مکالمه زن را با شوهر

 

لیک اگر بر من گزینی دیگری

یا به رخسار دگر زن بنگری

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۹ - حکایت عاشقی که معشوق او را از بام افکند

 

دیده ای کو خواست بیند دیگری

نیست لایق زان رخ ما بنگری

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲