بر لب بامی یکی عاشق نشست
دیده بر دیدار آن معشوق بست
محو شد در یار و از خود بیخبر
گفت معشوقش که آن سو کن نظر
بین جمال آن نگار نازنین
کن تماشا قدرت حسن آفرین
خوبرو گر اوست پس من چیستم
بلکه او گر هست پس من نیستم
عاشق مسکین نظر آن سو فکند
تا ببیند آن نگار ارجمند
دست زد معشوقش افکندش ز بام
گفت رو رو عاشقی بر تو حرام
نام عشق و عاشقی بر خود منه
تو هوسناکی سرت بر خاک نه
گر تو بر من عاشقی ای بیوفا
من برابر بودمت نی از قفا
گر نه بازاری و هرجا نیستی
از قفا در جستجوی کیستی
چون تو هرجایی برو در خاک باش
دفتر عشق از نشانت پاکباش
چون هوسناکست چشمت کور به
از جمال نازنینان دور به
دیده ای کو خواست بیند دیگری
نیست لایق زان رخ ما بنگری
دیده ای کو بنگرد اغیار را
کی تواند دید روی یار را
دیده ای کو دید جز دیدار ما
کی سزاوار است بر رخسار ما
دیده چون هر زشت و زیبا بنگرد
کی سزد بر چهره ی ما بنگرد
تا بخون دل نشویی دیدگان
نیست محرم بر جمال دلبران
گوش از آن آواز بهره ور نشد
از حدیث دیگران تاکر نشد
تا ز نام غیر او ابکم نشد
نام او را همزبان محرم نشد
یار بس نازک مزاج است و غیور
غیر او از محفل خودساز دور
دیده از دیدار جز او کور کن
پس ز نور روی او پر نور کن
پنبه نه در گوش خود اندر صدا
بشنو آنگه نغمه های دلربا
جز ز نام او زبان کوتاه کن
خویش را پس همزبان شاه کن
گر دل از جز یاد او خالی کنی
مخزن انوار اجلالی کنی
صفه ی دل را که ایوان صفاست
بین دست عالم قدسش قضاست
رفت و رو کن از خس و خار جهان
پاکسازش از خیال این و آن
مسند افکن اندر آن انگه ببین
شاه خوبان را در آن مسند نشین
چون جدا شد دست عابد زان میان
آن یکی بشناخت او را در نهان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دلبستگی سخن میگوید. عاشق در بالای بام نشسته و به زیبایی معشوقش خیره شده است. او از خود بیخبر شده و تمام توجهش به معشوق معطوف است. معشوق به او میگوید که به جای غرق شدن در حس عشق، باید واقعیت را ببیند و همچنین هشدار میدهد که عشق واقعی، فقط در نظر به خویشتن و معشوق است و نه در دیدن دیگران.
عاشق متوجه میشود که با دیدن دیگران، از معشوق دور میشود و هیچکس نمیتواند زیبایی او را برابر با او ببیند. در اینجا، معشوق به عاشق یادآوری میکند که عشق واقعی نیازمند خلوص و تمرکز بر معشوق است و در غیر این صورت، دل باید از هرگونه هوس و خیال آزاد باشد.
شاعر توصیه میکند که عاشق تنها باید به یاد معشوق باشد و از دیگران دوری کند، تا بتواند به درستی زیبایی معشوقش را درک کند و قلبش را از اندیشههای غیرپاک و هوس آلود خالی کند.
هوش مصنوعی: یک عاشق بر لبه بام نشسته و چشمانش را به دیدار معشوقش دوخته است.
هوش مصنوعی: در اینجا فردی به شدت در عشق محبوبش غرق شده و هیچ آگاهی از خود ندارد. محبوب به او میگوید که به سمت دیگری نگاه کند، انگار که از شدت عشق به او دیگر نمیتواند چیزی جز او را ببیند.
هوش مصنوعی: به تماشای زیبایی آن معشوق دلربا بپرداز و قدرت خالق زیباييها را مشاهده کن.
هوش مصنوعی: اگر او زیبا و دلرباست، پس من چه کسی هستم؟ در واقع، اگر او وجود دارد، پس من وجود ندارم.
هوش مصنوعی: عاشق بیچاره به طرفی نگاه کرد تا آن معشوق عزیز را ببیند.
هوش مصنوعی: معشوقش او را به پایین پرتاب کرد و گفت که دیگر به عاشقی فکر نکن.
هوش مصنوعی: عشق و عاشقی را به خود نچسبان، تو فقط هوسباز هستی و سرت بر زمین است.
هوش مصنوعی: اگر تو به من عشق ورزیدی، ای بیوفا، من هم به عشق تو پاسخ میدادم و از پشت به تو حمله نمیکردم.
هوش مصنوعی: اگر در جایی مشغول کسب و کار نیستی، به دنبال هویتی نباش که از پشت سر در جستجوی آن برآیی.
هوش مصنوعی: هر کجا که بروی، در دل خاک باش، و یاد عشق را از خود دور کن.
هوش مصنوعی: چشم تو به خاطر هوس و آرزوهای خود، بهتر است به زیباییهای دور دست ننگرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد زیبایی دیگری را ببیند، باید بداند که هیچکس لایق تماشای چهره ما نیست.
هوش مصنوعی: کسی که نگاهش به دیگران دوخته شده، نمیتواند چهره محبوبش را ببیند.
هوش مصنوعی: آیا کسی را دیدهای که فقط تماشای ما شایستهاش باشد؟ کسی که جز دیدار ما چیزی نبیند، چه کسی آنقدر لایق است که بر چهرهمان نگاه کند؟
هوش مصنوعی: چشمی که به هر چیز نازیبا و زیبا نگاه میکند، آیا شایسته است که به چهره ما توجه کند؟
هوش مصنوعی: تا وقتی دل عاشق نشه، چشمان انسان نمیتوانند زیبایی معشوق را ببینند؛ زیرا هیچکس برای تماشای زیبایی دلبرها سزاوار نیست.
هوش مصنوعی: گوش تو از آن صدا چیزی نیاموخت و از حرفهای دیگران هم بهرهای نبرد، تا اینکه خودت تجربه و آگاهی کسب نکردی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به یاد دیگران باشم، نمیتوانم نام او را بگویم. وقتی به او نزدیک شوم، فقط توانایی صحبت از نام او را پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: دوست بسیار حساس و غیرتمدار است و کسی غیر از او را از جمع خود نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: برای اینکه به حقیقت و زیبایی الهی برسید، باید از دیدن هر چیز دیگری جز او دست بردارید و توجهتان را به نور و زیبایی او متمرکز کنید. با این کار، چشم و دلتان به روشنایی و نور او پر نور خواهد شد.
هوش مصنوعی: بگذار جادهها و صداها را بشنوی و اجازه نده هیچ موانعی تو را از لذت موسیقیهای زیبا و دلنشین دور کند.
هوش مصنوعی: غیر از یاد و نام او، زبانت را کوتاه کن و بعد از آن همزبان پادشاه شو.
هوش مصنوعی: اگر دل خود را از غیر یاد او خالی کنی، مکان نشو و نمای عظمت و نور او خواهی شد.
هوش مصنوعی: صفحه دل مانند ایوانی زیباست و در اختیار خداوندی است که سرنوشت و قضا را رقم میزند.
هوش مصنوعی: از دنیای پر از درد و مشکلات دور شو و به پاکی و روشنی فکر کن، نه به خیالات و ذهنساختههایی که دیگران برایت ایجاد کردهاند.
هوش مصنوعی: روی آن تخت بنشین و بگذار زیبایان را در آن تخت ببینی.
هوش مصنوعی: زمانی که دست عابد از آنجا جدا شد، او را در دل و نیتش شناخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.