اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹ - در سبب گفتن قصه گوید
کنون کانِ یاقوتِ دانش بکَن
ز دریایِ اندیشه دُر دَرفکن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۹ - نشستن گرشاسب بر تخت کابل
هزارش گره سنبل پر شکن
به هم بر زره ساز و چنبرفکن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر
سپهبد بدش سرکشی یل فکن
قلا نام آن گرد لشکر شکن
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۳ - رزم فرامرز با تجانوی هندی
سپهبد فرامرز لشکر شکن
ابا جان ستان تیغ دشمن فکن
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۹ - رسیدن فرامرز به ملک باختر
سپهبد فرامرز لشکر شکن
ابا لشکر گشن دشمن فکن
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۰ - یسئلونک عن الروح قل الروح منامرربی
قفس پنج حس را بشکن
مرغ جان را ازو برون افکن
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۲ - اندر ترجیح او بر پیغمبران علیه و علیهمالسلام
گردن و پشت مشرکان بشکن
بیخ کفر از بُن جهان برکن
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۳ - فی اَنّ العقل سلطان الخلق و حجّة الحق
عقل اندر سرای پردهٔ کن
از برای قبول کن و مکن
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۷ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
مه چو پیش آیدت سرش بشکن
تیر اگر دم زند زبانش بکن
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۷ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
از فلک زان سنان کوه افکن
پنجپای دو روی را بر کن
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۷ - از ترکیب بندی است در توحید و مناجات و پند و موعظت و منقبت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
ز پیش تیغ اجل میشو و سپر بفکن
به زخم گرز خرد مغز آرزو بشکن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - ختم کتاب به نام شروانشاه
آنرا که زنی، ز بیخ بر کن
وآنرا که تو برکشی میفکن
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان
کرسی ششگوشه بههم درشکن
منبرِ نُهپایه به هم در فِکَن
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » پیام خداوند به بندگان توسط داود
هرچ آن جز ما بود در هم فکن
چون فکندی بر همش در هم شکن
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۱) حکایت ابرهیم علیه السلام
قلاده جمله را زرّین ولیکن
شمار گوسفندش نیست ممکن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۴ - در تفسیر وَلَقَدکَرَّمنا بَنی آدَمَ وَحَمَّلنا هُم فی البَرِّ وَالبَحر فرماید
توئی در کعبه و پستی بیفکن
بتِ صورت چوابراهیم بشکن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۴ - در تفسیر وَلَقَدکَرَّمنا بَنی آدَمَ وَحَمَّلنا هُم فی البَرِّ وَالبَحر فرماید
محمّد(ص) با علی درخود نظر کن
برِ ایشان تو آهنگ اَدَب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۲ - در فنای خود و راه یافتن به مقام حق و موصوف شدن فرماید
چو مردان زن اناالحق سر بیفکن
نمود خویشتن کلی تو بشکن