دوش چون شاهد جهان افروز
زلف شب برگرفت از رخ روز
من چو عنقا نهفته روی از خلق
شسته حرف ها زتختهٔ زرق
گاهی اندر فنا بقا جستم
درد را زان جهت دوا جستم
گاه سر بر در عدم زدهام
در ره نیستی قدم زدهام
به وثاقم درآمد از ناگاه
خضر پیغمبر آن ولی الله
گفت ای عندلیب گلشن کن
طوطی خوش نوای نغز سخن
تا کی این عاجزی و حیرانی
اندرین تنگنای ظلمانی
چونکه بر تافتی زدعوی روی
خیز و آب حیات معنی جوی
تا زین ظلمتت نجات بود
در جهان بقا حیات بود
در مضیق جهان توقف چیست؟
این همه غصه و تاسف چیست؟
نه چو یعقوبگم شدت فرزند
که بریدی زخرمی پیوند
گفت خضرم ز راه غمخواری
کای فرو مانده در گرفتاری
بیت احزان چه جای توست بگو
مصر عشق از برای توست بجو
خیز و بیرون خرام ازین مسکن
رخت خود زین وطن برون افکن
کاندرین خطه خراب آباد
نشود خود دل خراب آباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصورات عرفانی و جستجوی حقیقت اشاره دارد. شاعر از حالات درونی خود سخن میگوید و به احساس بیهویتی و حیرت خود در جهان اشاره میکند. او در جستجوی زندگی و حقیقت از مشکلات و محدودیتهای دنیایی فرار میکند و به عشق و نجات میاندیشد. در این مسیر، شخصیت خضر به او خطاب میکند و او را به جستجوی حقیقت و رهایی از غم و اندوه دعوت میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در این دنیا هیچ چیزی ارزش توقف ندارد و باید به سمت عشق و زندگی حقیقی حرکت کند.
هوش مصنوعی: دیشب، وقتی که موی شب را از چهره روز برمیداشت، مانند یک معشوقه نورافشان در دنیا بود.
هوش مصنوعی: من مانند پرندهٔ افسانهای، از دیدهها پنهانم و از مردم دوری میکنم و از سخنان بیمحتوا فاصله گرفتهام.
هوش مصنوعی: گاهی در از دست دادن و نابودی، به دنبال استمرار و پایندگی بودم و برای درمان دردهایم به همین دلیل راه حل را جستم.
هوش مصنوعی: گاهی سر به بیوجودی گذاشتهام و در مسیر نیستی قدم برداشتهام.
هوش مصنوعی: ناگهان خضر پیامبر، ولی خدا، به کمکم آمد و مرا در دستان خود گرفت.
هوش مصنوعی: بگو ای پرنده خوش صدای باغ، سخنان زیبا و شیرینی را بیان کن.
هوش مصنوعی: تا کی باید در این وضعیت ناتوانی و سردرگمی بمانم در این مکانی تاریک و محدود؟
هوش مصنوعی: وقتی که آفتاب تابید و چهرهات روشن شد، برخیز و به دنبال آب حیات بگرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از این تاریکی نجات یابی، در جهان زندگی و بقا وجود خواهد داشت.
هوش مصنوعی: در دنیایی که محدودیتها و سختیهای زیادی وجود دارد، چرا باید منتظر بمانیم؟ این همه ناراحتی و افسوس برای چیست؟
هوش مصنوعی: من هرگز فرزندم را گم نمیکنم، مانند یعقوب، چرا که ارتباط و پیوند خوشحالیام با او قطع نمیشود.
هوش مصنوعی: خضر به من گفت که من به خاطر نگرانی تو به اینجا آمدهام، ای کسی که در مشکلات ماندهای.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوه، جایی برای تو وجود ندارد؛ بگو که عشق، همه چیز را برای تو میجوید و فراهم میآورد.
هوش مصنوعی: بیدار شو و از این خانه بیرون بیا، لباست را از این سرزمین دور کن.
هوش مصنوعی: در این منطقه ویران، دل اهل آنجا هرگز آرام نخواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.