گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۰

 

بفرمود تا دردمیدند بوق

بیاورد پس جامهای خلوق

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۲

 

بزرگان همه راه با کوس و بوق

فشانان به طشت آب مشک و خلوق

اسدی توسی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۳ - ما رَأَیْتُ شَیْئاً إِلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ

 

عاشقان از وصال یافته ذوق

«‌لی مع الله» گوی از سر شوق

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۱۲ - عزالدین نامی را ستایش کند

 

ای بزرگی که شد دل و رایت

حارس ملک دودهٔ سلجوق

متعجب بمانده بر گردون

در کمال علو تو عیوق

بوده در بذل و جود چون حاتم

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۱۳ - در مطایبه

 

هرکه مخلوق را کند خدمت

چون بود حر و فاضل و مرزوق

عمر باید که بگذراند خوش

پیش مخلوق با می و معشوق

پس از این در تهی نیاید نیز

[...]

انوری
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴

 

ای تعبیه حسن تو جوق از پس جوق

وز شهد و شکر برده لبت لذت و شوق

دایم به سر کوی تو گردم پر شوق

در گردن خود چو قمری از زلف تو طوق

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

ز موج خون که بر می‌شد به عیوق

پر از خون گشته طاسک‌های منجوق

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

ز هر سو دیلمی گردن به عیوق

فرو هشته کله چون جعد منجوق

نظامی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت ذی النورین رضی الله عنه

 

اگرچه شمع جنّت بود فاروق

چو شمع او باخت سر در راه معشوق

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۱) حکایت سرپاتک هندی

 

بیامد کودک و بگشاد صندوق

در آنجا دید وصف روی معشوق

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۲) حکایت وزیر که پسر صاحب جمال داشت

 

مرا پس چشم می‌باید نه معشوق

که پیش کور چه خالق چه مخلوق

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۵) حکایت حسین منصور حلاج بر سر دار

 

چو مردان پای نه در کوی معشوق

مترس از نام و ننگ هیچ مخلوق

عطار
 
 
۱
۲
۳
۷