گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

اگر فرمان بری پندم نیوشی

شکیبایی کنی در صبر کوشی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست

 

چرا با من به تلخی همچو هوشی

که با هر کس به شیرینی چو نوشی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷

 

آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی

معذوری اگر در طلبش می‌کوشی

باقی همه رایگان نیرزد‌، هُش دار‌!

تا عمر گران‌بها بدان نفروشی

خیام
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۸۹

 

زشتم خواندی و راست گفتی

من نیز بگویم ار نجوشی

من زشت بهم تو خوب ایرا

من شاعرم و تو ... فروشی

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۷ - در سؤال از عقل کل و جواب او

 

خلعت شاه‌، بی بدن پوشی

بادهٔ شوق‌، بی دهن نوشی

سنایی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم

 

فلک را داده سَروَش سبز پوشی

عمامش باد را عنبر فروشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر

 

تو آن گندم‌نمای جوفروشی

که در گندم جو پوسیده پوشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

شمال انگیخته هر سو خروشی

زده بر گاو چشمی پیل گوشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

و گر خواهی که در دل راز پوشی

شکیبت باد تا با دل بکوشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

به گفتن با پرستاران چه کوشی‌؟

سیاست باید این‌جا یا خموشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۰ - پاسخ دادن خسرو شیرین را

 

اگر گوشم بگیری تا فروشی

کنم در بیعت‌ِ بیعت خموشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو

 

مگر شیرین ز لعل افشاند نوشی

که از هر گوشه‌ای خیزد خروشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

پنداشتی این پرند پوشی

معلوم تو گردد ار بکوشی

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

زاهد که کند سلاح‌پوشی

سیلی خورد از زیاده‌کوشی

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۹