عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت یوسف و ده برادرش که در قحطی به چاره جویی پیش او آمدند و گفتگوی آنها
او چه دیوانه بود از شور عشق
میرود بر روی آب از زور عشق
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل
پس بدرّد خرقهٔ در شور عشق
بی سر و بن گم شود در زور عشق
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۷ - قصهٔ احد احد گفتن بلال در حر حجاز از محبت مصطفی علیهالسلام در آن چاشتگاهها کی خواجهاش از تعصب جهودی به شاخ خارش میزد پیش آفتاب حجاز و از زخم خون از تن بلال برمیجوشید ازو احد احد میجست بیقصد او چنانک از دردمندان دیگر ناله جهد بیقصد زیرا از درد عشق ممتلی بود اهتمام دفع درد خار را مدخل نبود همچون سحرهٔ فرعون و جرجیس و غیر هم لایعد و لا یحصی
عشق قهارست و من مقهور عشق
چون شکر شیرین شدم از شور عشق
میرداماد » دیوان اشراق » مشرقالانوار » بخش ۱۰ - منقبت امام زمان
باد میسر ز تو تا صور عشق
کار سقنفور ز کافور عشق
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۷۱
پر صدا شد چینی افلاک از فغفور عشق
چون شرر هر ذره ای بیدار شد از شور عشق
دست بیباکی چو حسن از آستین بیرون کند
شمسه دار فنا گردد سر منصور عشق
چون انار از خنده بیجای خود دارد خطر
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۸۷
نتوان به پای سعی رسیدن به طور عشق
خوابیده تر ز زلف بود راه دور عشق
دست ستیزه در کمر بیستون کند
درهر سری که هست می تازه زور عشق
از ظلمت وجود که می برد ره برون ؟
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۲
خواهد نمک خمیر وجودت ز شور عشق
نانیست این، که پخته شود در تنور عشق
بر خود زدن نه پایه هر سست همت است
فرهاد کند جانی و، آن هم بزور عشق
چون سگ که اوفتد به نمک زار، دور نیست
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۰ - حکایت سمنون محب که بلا طلبید و طاقت نیاورد و از پا درآمد
برد سمنون محب را شور عشق
روزی اندر قله های طور عشق
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۰ - بقیه حکایت قاضی و خصم مردی که گوش او مجروح بود
غیر طور عقل باشد طور عشق
کی تواند کس بفهمد غور عشق
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۸ - در بیان آنکه حقیقت عشق و مصداق آن مفهوم حضرت خامس آل عبا سید الشهدا علیه السلام است
این نبوت چیست؟ دانی، نور عشق
وآن ولایت، آیت مستور عشق
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در بیان آنکه تا سالک چشم از امید و آمال خویش نپوشد و در طاعت سلطان مملکت فقر به فنای خویش نکوشد به سرّ و ما التصلوا لا فرق بینهم و بین حبیبهم نرسد و در ضمن بیان به تفصیل این معنی خواهد رسید در شرح احوال جناب قاسم بن الحسن و شهادت آن مولا زادة ممتحن نکته را دریاب
زبدة الاسرار هم در شور عشق
هست تعویذ تو بر دستور عشق
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۹۱- آیات ۱۸۳ تا ۱۸۷
کاش بودت بر سر اندک شور عشق
تا به گفتن داریم معذور عشق
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا
موسی جان باز شد بر طور عشق
جامه ی جان پاره شد از نور عشق