گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۴

 

کنون هفت‌ساله‌ست شاپور تو

که دایم خرد باد دستور تو

فردوسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

فاش گشت اندر جهان آن خسروانی سور تو

وان بسور اندر بخدمت صد هزاران حور تو

وان چراغ و نور شمع دیدگان دو پور تو

هر دو آن را نور داده طلعت پر نور تو

آن نکات اندر طراز لؤلؤ منثور تو

[...]

قطران تبریزی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۱۸۰

 

زان فتنه شدم بدوزخ انور تو

کاندر دو جهان نیست کسی در خور تو

عین‌القضات همدانی
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » آغاز کتاب

 

هم نباشد به حُسن در خورِ تو

گر شود آفتاب زیور تو

حمیدالدین بلخی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

پند ما را یاد گیر ای پور تو

دین و دنیا را بکن معمور تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة عشره

 

گر کنم یک ذره وصف طور تو

همچو خورشیدی شوم ازنور تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

ای مه و خورشید عکس نور تو

من ز تو میخواهم این منشور تو

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود

 

پس نشین ای گنده‌جان از دور تو

تا امیر او باشد و مامور تو

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۷ - بار دیگر رجوع کردن به قصهٔ صوفی و قاضی

 

بس بدیدی مرده اندر گور تو

گور را در مرده بین ای کور تو

مولانا
 

بابافغانی » دیوان اشعار » ترکیبات » در منقبت حضرت امام حسین و ائمه اطهار علیهم السلام

 

روز قیامتست صباح عشور تو

ای تا صباح روز قیامت ظهور تو

ای روشنایی شجر وادی نجف

هر ریگ کربلا شده طوری ز نور تو

ای با خدا گذاشته کار از سر حضور

[...]

بابافغانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۵۲

 

سوی مدینه ای صبا افتد اگر عبور تو

گفت بگو به فاطمه زینب ناصبور تو

در به بقیع بی خبر خفته تو و به کربلا

مال هبا و خون هدر با تن پاره پور تو

چون نرسانم از زمین آتش دل بر اختران

[...]

یغمای جندقی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۳ - در ستایش هلاکو میرزا شجاع‌السلطنه حسنعلی میرزا گوید

 

ای خاک راه گشته عبیر از عبور تو

در اهتزاز و وجد سریر از سرور تو

قاآنی
 
 
۱
۲