روز قیامتست صباح عشور تو
ای تا صباح روز قیامت ظهور تو
ای روشنایی شجر وادی نجف
هر ریگ کربلا شده طوری ز نور تو
ای با خدا گذاشته کار از سر حضور
گشته چراغ دیده ی تو در حضور تو
بر فرق نازکت الف قد خارجی
از سرنوشت بود و نبود از قصور تو
ای طوطی فصیح ادبخانه ی رسول
حیف از ادای منطق و لحن زبور تو
دامن بعزم ملک ابد بر میان زدی
آه از هوای این سفر و راه دور تو
حاشا که جمع خورده شراب جهنمی
مستی کنند بهر کباب تنور تو
آن را که گل بخمر سرشتند کی رسید
فیض از زلال جرعه ی جام طهور تو
در طشت یافتی سر آنشاه تاج و تخت
ای چرخ خاک بر سر تاج سمور تو
از تاج زر چو نقل شد آن سر بطشت زر
شد طشت زر مرصع ازان دانه ی گهر
هر گل که بر دمید ز هامون کربلا
دارد نشان تازه ی مدفون کربلا
پروانه ی نجات شهیدان محشرست
مهر طلا ببین شده گلگون کربلا
در جستجوی گوهر یکدانه ی نجف
کردم روان دو رود بجیحون کربلا
نیلست هر عشور ببیت الحزن روان
از دیده های مردم محزون کربلا
در هر قبیله از قبل خوان اهل بیت
ماتم رسیده یی شده مجنون کربلا
بس فتنه ها که بر سر مروانیان رسید
وقت طلوع اختر گردون کربلا
بردند داغ فتنه ی آخر زمان بخاک
مرغان زخم خورده ی مفتون کربلا
گرگان پیر دامن پیراهن حسین
ناحق زدند در عرق خون کربلا
خونابه ی روان جگر پاره ی رسول
در هر دیار سرزده بیرون کربلا
این خوان نه اند کیست که پنهان کند کسی
شاید کزین مکابره طوفان کند کسی
ای رفته در قضای خدا ماجرای تو
غیر خدا که می رسد اندر قضای تو
ای رفته با دهان و لب تشنه از میان
آب حیات در قدم جانفزای تو
بیگانه از خدا و رسولست تا ابد
برگشته اختری که نشد آشنای تو
کردی چو در رضای خدا و رسول کار
باشد یقین رضای خدا در رضای تو
چندین هزار جامه ی اطلس قبا شود
فردا که آورند بمحشر عبای تو
بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راه
بهر زیارت حرم کربلای تو
ای دست برده از ید بیضا در آستین
مفتاح هفت روضه ی جنت عصای تو
بخشی ز نور سرمه ی ما زاغ روشنی
بی دیده را کجا خبر از توتیای تو
ما را که دیده در سر این شور و شین شد
عزم زیارت حرمت فرض عین شد
آه این چه میل داشتن ملک و تاج بود
این خود چه برفراشتن تخت عاج بود
دردا که رفت در سر کار زمین ری
آن سر که خونبهای جهانش خراج بود
در جان خارجی زغم گنج کار کرد
زهری که خون پاک امامش علاج بود
دردا که از ملامت سنگین دلان شکست
دلهای مؤمنان که تنک چون زجاج بود
یا رب ز اقتران کدام اختر سیه
اسلام بی حمایت و دین بیرواج بود
شد در هوای گرم نجف همدم سموم
عودی که اهل بیت نبی را سراج بود
پرورده گشت خون یزیدی بشیر سگ
این خشم و نقص و کینه ازین امتزاج بود
قارون وقت ساخت، سپهر عدو نواز
قوم یزید را که به خاک احتیاج بود
اهل نفاق تخت و زر و تاج یافتند
اصحاب صفه دولت معراج یافتند
حاشا که علم عالم جاهل کند قبول
ذاتی که برترست ز اندیشه ی عقول
حاشا که در غبار حوادث نهان شود
آیینه ی قبول و چراغ دل رسول
فردا نظاره کن که چو خار خزان زده
اجزای خار خفته نهد روی در ذبول
بهر عروج مهچه ی رایات مهدوی
عیسی فراز طاق زبرجد کند نزول
قاضی القضاة محکمه ی آخرالزمان
دارالقضا کند چمن دهر از عدول
بر لوح چارفصل بقانون شرع و دین
اشیا کنند بهر قرار جهان حصول
در چارسوی کون به پروانه ی رسول
یابد قرار لم یصل خارجی وصول
نور دوازده مه تابان یکی شود
گیرد فروغ شمع سراپرده ی رسول
چندان بود محاکمه ی فیل بند شاه
کآواز مرتبه نشود خارج از اصول
سکان هفت خطبه به آیین دور گشت
انشا کنند خطبه بنام چهار و هشت
ای دل ثنای وحدت ذات اله کن
بر حال خویش خیل ملک را گواه کن
از شرح دانه های در شاهوار عرش
کلک از عطارد و ورق از مهر و ماه کن
سوی بهشت آدم و آل عبا خرام
طوبی قدان روضه نشین را گواه کن
ای باقر از کناره ی سجاده ی ورع
نوری فرست و چاره مشتی تباه کن
ای صبح صادق از افق غیب کن طلوع
وز مهر در سر علم پیشگاه کن
خلوتسرای موسی کاظم بدیده روب
این بارگاه را علم از شوق آه کن
سرگشته ی منازل شوقیم ای صبا
بویی ز سبزه زار رضا خضر راه کن
گر دین درست خواهی و اسلام ای صبا
در یوزه از در تقی و بارگاه کن
فال تو سعد ای نقی پاک اعتقاد
از دین علم بر آور و آهنگ جاه کن
ای عسکری بکوکبه ی خسروی درای
آفاق پر ستاره ز نعل سپاه کن
ای مهدی آفتاب تو در چاه تا بکی
خود را بسوز و خامه و دفتر سیاه کن
گلزار اهل بیت چو باغ ارم شکفت
ای عندلیب دلشده آهنگ راه کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مناسبت واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) در کربلا سروده شده است. شاعر به توصیف و تجلیل از مقام امام حسین و اهمیت قیام عاشورا میپردازد. او به روشنی از نور و نورانیت کربلا و روز قیامت صحبت میکند و مظلومیت امام حسین و شهدای کربلا را بیان میکند.
شاعر به تأثیر کربلا بر انسانها و اهمیت یادآوری آن در تاریخ اسلام تأکید میکند و از دردهای ملت اسلامی در مواجهه با ظلم و جنایتها میگوید. همچنین، او به امید ظهور و روشنایی مهدی موعود (عج) اشاره میکند و به وحدت و یکپارچگی دین اسلام دعوت میکند. شعر بهطور کلی فضایی غمناک و حماسی دارد و ارزشهای انسانی و دینی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: روز قیامت همان روزیست که تو در صبح عاشورا ظهور خواهی کرد.
هوش مصنوعی: ای روشنی درختان وادی نجف، هر دانهٔ خاک کربلا به نوعی از نور تو پر شده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در کنار خداوند، کارها از یاری او شروع میشود، و چشماتو در حضورش روشن شده است.
هوش مصنوعی: بر روی سر ظریف و نازک تو، الفی از تقدیر وجود دارد که نشاندهنده وجود یا عدم وجود تو به خاطر ناتوانیها و کمبودهای خودت است.
هوش مصنوعی: ای طوطی فصیح و شیوا، که در محفل ادب رسول، جایگاه تو ارزشمند است، افسوس که من حتی از بیان کلام و نظم زیبا تو نیز عاجز هستم.
هوش مصنوعی: با اراده و نیت رسیدن به سلطنت ابدی، دامن خود را در میان زدیش. آه از آرزوی این سفر و راه دوری که در پیش داریم.
هوش مصنوعی: هرگز گمان نکن که افرادی که مشغول نوشیدن شراب جهنمی هستند، بخواهند برای لذت از کباب تنور تو، مست شوند.
هوش مصنوعی: کسی که خلقتش از گل و لطافت است، چگونه میتواند از نوشیدن آب زلال و پاکیزه تو بهرهمند شود؟
هوش مصنوعی: در ظرفی، سر آن پادشاه را با تاج و تختش پیدا کردی، ای چرخ زمان، خاک بر سر تاج و لباس گرانبهای تو!
هوش مصنوعی: وقتی آن سر ارجمند از تاج طلا جدا شد، ظرفی که از طلا ساخته شده بود، به خاطر آن دانهی گرانبها، زیباتر و باارزشتر گردید.
هوش مصنوعی: هر گلی که در زمینهای هامون شکوفا میشود، نشانهای از تازه بودن مرگ و شهادت در کربلا دارد.
هوش مصنوعی: پروانهای که مایه نجات شهیدان است، در قیامت میدرخشد؛ نشانهای از طلا را ببین که به رنگ خون شهدا در کربلا نمایان شده است.
هوش مصنوعی: در پی جستجوی یک گوهر ارزشمند از نجف، جانم را در دو رود به سوی کربلا جاری کردم.
هوش مصنوعی: اشکهای مردم غمگین کربلا مانند نیل، زلال و جاری است. آنها در حال سوگواری عشق و دردهای عاطفی خود هستند.
هوش مصنوعی: در هر قبیلهای، با شنیدن قصههای اهل بیت، به یاد مصیبتهای کربلا دچار اندوه و ماتم شدهاند و دل بسیاری از مردم به خاطر آن رویداد تاریخی شکسته و آشفته شده است.
هوش مصنوعی: در زمان ظهور ستاره باران کربلا، ماجراها و مشکلات زیادی برای مروانیان به وجود آمد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که در فرجام زمان، اثرات فتنهها و وقایع مهم به گونهای به یاد و خاطر مرغان زخمخوردهای که در کربلا دچار آسیب شدهاند، منتقل میشود. این مرغان به نوعی نمادی از کسانی هستند که تحت تأثیر این وقایع قرار گرفتهاند و رنجهای آنها تا ابد در تاریخ باقی میماند.
هوش مصنوعی: گرگهای پیر، دامن پیراهن حسین را به ناحق با خون در کربلا آغشته کردند.
هوش مصنوعی: خون دل و غم جگر پیامبر در هر جا خود را نمایان کرده و به یاد کربلا زنده است.
هوش مصنوعی: کیست که در این مجال، توانایی پنهان کردن خود را داشته باشد؟ شاید کسی باشد که بتواند در برابر این چالش بزرگ، ایستادگی کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در تقدیر الهی ناپدید شدهای، داستان تو فقط به خدا مربوط میشود و هیچکس جز او نمیتواند به آن دست یابد.
هوش مصنوعی: ای که با لب و دهانی تشنه از کنار آب حیات رفتهای، در قدمهای تو جان افزا و زندگیبخش است.
هوش مصنوعی: هرگز با خدا و پیامبر بیگانه نخواهد بود کسی که به حقیقت خود و دیگران آشنا نشود، مانند ستارهای که هرگز نمیتواند به تو نزدیک شود و با تو آشنا گردد.
هوش مصنوعی: وقتی که در انجام کارهایت به دنبال خشنودی خدا و پیامبر باشی، مطمئن باش که رضایت خدا در رضایت تو هم نهفته است.
هوش مصنوعی: در فردای قیامت، چندین هزار لباس زیبا و ارزشمند به بهای عبای تو نخواهد بود.
هوش مصنوعی: من سفر خود را آغاز کردهام و به کعبه میروم، اما هنوز گامهایم در راه زیارت حرم تو در کربلا مانده است.
هوش مصنوعی: ای دستی که از قدرت معجزهآسا در آستین خود کلید هفت باغ بهشت را داری، عصای توست.
هوش مصنوعی: برخی از نور چشم ما، سبب روشنی زاغی است که حتی بدون چشمش هم از توتیای تو بیخبر باقی مانده است.
هوش مصنوعی: ما که با شور و شوقی در دل داریم، تصمیم گرفتهایم که به زیارت حرمت تو برویم؛ این کار برای ما به نوعی واجب و ضروری شده است.
هوش مصنوعی: وای، این چه آرزوی داشتن سلطنت و تاجی است! این خود چه چیزهایی را به نمایش میگذارد که بر روی تختی از عاج نشستهام!
هوش مصنوعی: آه که چه غم انگیز است که آن سر که باید خونبهای دنیا را پرداخت کند، به دست زمین رفته است.
هوش مصنوعی: در وجود انسان، غم و اندوهی وجود دارد که مانند سم میباشد و فقط خون پاک امام میتواند آن را درمان کند.
هوش مصنوعی: تأسفبار است که انتقادات و نفرت کسانی که دلهایشان سنگین است، باعث دلشکستگی مؤمنانی میشود که دلهایشان چنان لطیف و شکننده است مانند شیشه.
هوش مصنوعی: ای خدا، چه اختر شومی در آسمان ظهور کرده که اسلام را بیدفاع و بیپناه گذاشته است؟
هوش مصنوعی: در هوای داغ نجف، عودی که نورافشان اهل بیت پیامبر بود، به سموم و گرما پیوسته است و حالا همدم آنها شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف عواطفی میپردازد که از ترکیب احساسات منفی و ناپسند به وجود آمده است. به نوعی به نقد نوعی از تربیت و ایجاد کینه و خشم در انسانها اشاره دارد که نتیجهاش رفتارهای زشت و غیرانسانی است. در واقع، ترکیب این احساسات سبب شکلگیری ویژگیهای منفی و خصمانه در افراد میشود.
هوش مصنوعی: قارون در زمان خود، دشمنان قوم یزید را بهگونهای تحت فشار قرار داد که به خاک و زمین نیاز داشتند.
هوش مصنوعی: افراد دوچهره و ریاکار به ثروت و قدرت دست یافتند، در حالی که یاران صفه، که فقر و سادهزیستی را انتخاب کرده بودند، به درجات عالی روحانی و معنوی رسیدند.
هوش مصنوعی: هیچگاه نمیتوان پذیرفت که دانش فرد عالم، باعث شود که کسی که جاهل است، آن را بپذیرد؛ زیرا کسی که برتر از تفکرات و اندیشههای دیگران است، درک بالاتری دارد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتواند آیینهی پذیرش و چراغ دل پیامبر در دل حوادث پنهان شود.
هوش مصنوعی: فردا را ببین که مانند خارهایی که در فصل خزان افتادهاند، اجزای گیاه پژمرده و خفته در حال فرو رفتن و تجزیه هستند.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به مقام والای مهدوی، عیسی بر روی طاق سبز و درخشان فرود میآید.
هوش مصنوعی: داوری در روز قیامت، آخرین مرجع قضاوت است و در آن روز، حق و باطل به وضوح مشخص خواهد شد. در این روز، درختان و فضای دنیا به لطف عدالت، سرسبز و پر بار میشود.
هوش مصنوعی: در تابلوی چهار فصل، بر اساس قوانین شرع و دین، چیزها را برای هدف دستیابی به نظم و ثبات در جهان رقم میزنند.
هوش مصنوعی: در چهار گوشه جهان، پروانهای به پا میخیزد که بر اثر پیامبر به آرامش میرسد، اما به هدف نهایی نرسیده و از مرزهای خارجی خود دور است.
هوش مصنوعی: نور دوازده ماه روشن به هم میپیوندد و نور شمعی که در چادر پیامبر است را درخشان میکند.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که ما در حال بررسی و قضاوت دربارهٔ فیلبند پادشاه هستیم و هیچکس نمیتواند این قضاوت را از اصول و قواعد خارج کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، نویسنده به عبارتی اشاره دارد که در مراسم و مناسبتهای خاص، سخنرانیهایی به موضوعات مختلف را تنظیم و ترتیب میدهند. همچنین با ذکر اعداد چهار و هشت، میتوان به اهمیت برخی موضوعات یا مناسبتها در این سخنرانیها اشاره کرد. به عبارتی دیگر، این سخنرانیها با هدف خاصی هدایت و اجرا میشوند.
هوش مصنوعی: ای دل، خدا را ستایش کن و به یگانگی او اشاره کن، و بر اوضاع خودت، گروه فرشتگان را شاهد بگیر.
هوش مصنوعی: از توصیف و توضیح زیباییهای آسمان و کهکشان بگو، مانند دانههایی که در عرش آسمانی پراکندهاند و به شکل فریبای قلمی از جواهرات با ارزش مانند عطارد و صفحات روشن از نور خورشید و ماه هستند.
هوش مصنوعی: به سمت بهشت، آدم و خانوادهاش با شکوه و زیبایی پیش میروند، در حالی که درخت طوبی و باغها شاهد آن هستند.
هوش مصنوعی: ای باقر، از حاشیه سجاده پرهیز، نوری بفرست و راهی برای نجات کسانی که گمراه شدهاند، فراهم کن.
هوش مصنوعی: ای صبح روشن، از دورها برو و طلوع کن و نور خود را بر بالای علم و دانش بپاش.
هوش مصنوعی: در مکانی که موسی کاظم در آن به سر میبرد، به خاطر شوق و محبت، با آهی عمیق به این بارگاه نگاه کن.
هوش مصنوعی: ای نسیم، ما در جستجوی منازل عشق و شوق هستیم، لطفاً بویی از دشت سرسبز و خوشایند بهشت به ما برسان تا راه را پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال دین راستین و اسلام هستی، به سوی درگاه تقی برو و از آنجا شروع کن.
هوش مصنوعی: فال تو نیکو است ای نقی، که با ایمان کامل به دین خود، علم را به دست آور و به سوی مقام و منزلت بالا برو.
هوش مصنوعی: ای جوانمرد، همچون ستارههای درخشان در آسمان، با شجاعت و قدرت به میدان نبرد برو و نعل اسبها را بر سینه زمین بکوب.
هوش مصنوعی: ای مهدی، چرا همچنان در چاه پنهان ماندهای و خود را میسوزانی؟ چرا سرنوشت و آیندهات را در صفحات تاریک مینویسی؟
هوش مصنوعی: باغ اهل بیت مانند باغ ارم blossomed و ای بلبل عشقزده، وقت آن است که به سوی آن راهی شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.