گنجور

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۸

 

شود جان کاووس بیره کند

به دیوان برین رنج کوته کند

فردوسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۲ - آگاه شدن شهریار از مکر و دستان شیرافکن گوید

 

که هرکس که چَه در سر ره کند

رهش را زمان سوی آن چَه کند

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۴ - رسیدن سپاه ارژنگ شاه و خبر دادن از حال او گوید

 

که شه را از آن کار آگه کند

یلان را دل از رنج کوته کند

عثمان مختاری
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

گرچه رخش همیشه حکایت ز مه کند

مه چون جمال صورت او دید خه کند

تا برمه دو هفته ز دیبه کله نهاد

مه با فلک همی گله آن کله کند

گر عارضش به نور کند روز را سپید

[...]

ادیب صابر
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۷ - در علامات مدبر

 

مشورت هر کس که با ابله کند

دیوِ ملعونش سگِ گمره کند

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم

 

چون ترا استاد زین آگه کند

هر چه بینی با تو آن همره کند

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۲ - ملاقات آن عاشق با صدر جهان

 

لیک عشق عاشقان تن زه کند

عشق معشوقان خوش و فربه کند

مولانا
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۵

 

چند چراغ آه من عمر مرا تبه کند

روشنی جهان شود خانه من سیه کند

گرچه بتان سنگدل رحم به گریه کم کنند

چشمه اشک عاقبت در دل سنگ ره کند

دانه خال نیکوان تخم گنه شود ولی

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۹

 

هر کس که طاق ابروی او سجده گه کند

رویش ز قبله گردد اگر روبه مه کند

آن بت کسی که منکر من از نگاه اوست

دین و دلش ز دست برد تا نگه کند

گر شد گناه سجده همچون تو آدمی

[...]

اهلی شیرازی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲۵

 

وهم بلند وپست جاه چند دلت سیه‌کند

گر گذری ز بام و در سایه بساط ته ‌کند

رفع غبار وهم و ظن آن همه‌کذب داشته‌ست

یک مژه‌ گر به هم خورد نقش جهان تبه‌کند

داد نشان میکشان‌گر ندهد سپهر دون

[...]

بیدل دهلوی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹

 

عشق کو تا قصه‌ها کوته کند

عاقلان را غافل و ابله کند

نشاط اصفهانی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۵۶- آیات ۱۱۱ تا ۱۱۲

 

هر عمل را این چنین للّه کند

فکرت از پاداش او کوته کند

صفی علیشاه
 
 
۱
۲