فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۶ - در دعای سلطان و تقاضای ملازمت سفر گوید
ای بر گذشته از ملکان پایگاه تو
قدر تو بر سپهر بر آورده گاه تو
ماه منیر صورت ماه درفش تو
روز سپید سایه چتر سیاه تو
جان ملوک را فزع آید زتیغ تو
[...]
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
چو جان ما فنا شد در ره تو
از آن شد در حقیقت آگه تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵ - در مناقب حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام
مترس از جان و سراینجایگه تو
که بنماید ترا دیدار شه تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
ره تو کردهام تا درگه تو
منم امروز جانا در ره تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
فنا خواهم شدن اندر ره تو
یقین از جانم اینجا آگه تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
توئی خورشید و من خاک ره تو
حقیقت هستم ای جان آگه تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
تو شاهی من گدای درگه تو
ز عجز افتاده بر خاک ره تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
یقین چون جان پیامی در همه تو
در اندازی بعالم دیدهٔ تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۹ - سؤال کردن سلطان بایزید از منصور از جان و جانان
بگو تاجان فشانم در ره تو
بکل جان گرددم ز آن آگه تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۲ - سؤال کردن شیخ جنید از منصور در حقیقت شرع
بسی خون خوردهام اندر ره تو
اگر کلی شوم من آگه تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۲ - سؤال کردن شیخ جنید از منصور در حقیقت شرع
حقیقت سر ببازم در ره تو
اگر کلی شوم من آگه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵ - در نعت سیّد المرسلین علیه افضل الصّلوات و اکمل التحیّات فرماید
تو خورشیدی و جمله ذرّهٔ تو
فلک اینجایگه گم کردهٔ تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید
در این آیینه رخ بنمودهٔ تو
ز خود گفته ز خود بشنفتهٔ تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
چنانم شد فنا دل در ره تو
که اوّل بود اینجا آگه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
اگر نجم است هر یک در ره تو
همیبوسند خاک درگه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
تو معشوقی و سالک در ره تو
که تا ناگه رسد بر درگه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
بیک سوزن بماند اندر ره تو
نشسته همچنان بر درگه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ز شاگردان نظر کن نور مه تو
که تا بینی در اینجا نور شه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
تو آگاهی ز ذات اینجایگه تو
یقین دیدی عیان دیدار شه تو
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۳ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
کتاب صورتی اینجایگه تو
بسی تقریر کردی نزد شه تو