فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۷
هرآنکس که او نه بر این ره بود
ز نیکی ورا دست کوته بود
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۹ - نامه نوشتن فرامرز به فرطورتوش
از آن کارهایی که او کرده بود
به هندوستان و به چین رفته بود
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۴ - رفتن فرامرز نزد کیخسرو
از آن پس بیاورد چیزی که بود
اگر گنج اگر تاج اگر گاه بود
مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۲۲ - صفت یار لشکری گوید
رفتی به جنگ و جز تو که دید ای صنم صنم
کو با هزار مرد مبارزه فره بود
باز آمدی مظفر و پیروز و روز نو
آری چو تو صنم همه جا روز به بود
لابد مظفر آید آن کس که گاه جنگ
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۶۰ - دانش پرسیدن کامداد، برماین را و پاسخ او
بدان را در او دست کوته بود
نه آن کاندر او هرکسی شه بود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۴ - ستایش امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام
زانکه غینش ز غیب آگه بود
دال با دردِ دینش همره بود
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۳ - این قطعه از دیگری است در مدح جمال الدین
شعر مخدوم من جمال الدین
که چو گل بردم سحر گه بود
آنکه از ضبط یک دقیقه آن
عقل و ادراک نیک گمره بود
لفظ و معنیش چونگل دوروی
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - گریختن خسرو از بهرام چوبین
در آن غوغا که تاج او را گره بود
سری برد از میان کز تاج به بود
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
چون آخر رشته این گره بود
این رشته نرشته پنبه به بود
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - وداع کردن پدر مجنون را
برداشت ازو امید بهبود
کان رشتهٔ تب پر از گره بود
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
چون رسیدم به شهر، بیگه بود
شهر در بسته، خانه بیره بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۰ - فرو گفتن داستان به طریق ایجاز
ز هر یک زبان هرکه آگه بوَد
زبانش ز بیغاره کوته بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۰ - خراج خواستن دارا از اسکندر
سخن گرچه با او زهازه بود
نگفتن هم از گفتنش به بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۱ - خردنامه افلاطون
فرو بستن کار در ره بود
گشایش در آن نیز ناگه بود
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » نارضا بودن ایاز از اینکه محمود سلطنت را به او داد
تا بهشت و دوزخت در ره بود
جان توزین رازکی آگه بود
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۳) حکایت عبدالله بن مسعود با کنیزک
چرا بر درگه غیریم ره بود
چو درگاهی چنان در پیشگه بود
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
درین معنی مرا اوّل گنه بود
که او در شهر همچون خاک ره بود