سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۶ - فی رؤیا الأثواب و الأوانی
بهترین جامهای بود هنگفت
مر مرا اوستاد چونین گفت
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷
یک بار که لعل او سخن گفت
بنگر که چه نغز و دلشکن گفت
هر سرد که دشمنی نگوید
امروز بدوستی بمن گفت
صد بار دروغ کرد وعده
[...]
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۵) حکایت پسر صاحب جمال و عاشق شوریده حال
چو حق بیواسطه با او سخن گفت
برای آن همه از خویشتن گفت
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
سخن چون میتوان زان سرو بُن گفت
چرا باید ز دیگر کس سخن گفت
عطار » اسرارنامه » بخش هشتم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
چو بر بیهوده بسیاری سخن گفت
ندانست و همه با خویشتن گفت
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
دو تن را خواند و از حُسنا سخن گفت
که بس نیکوست هرچ آن سرو بن گفت
عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل
بسی بگریست و بسیاری سخن گفت
سخن در فرقت آن سرو بن گفت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ز جان پرسید و با جان او سخن گفت
مر او را راز جان و سر کهن گفت
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۳ - پیش رسیدن عزیز یوسف را بر بیرون آن خانه و پنهان داشتن آنچه میان وی و زلیخا گذشته بود و افشای زلیخا آن را
چو با هم دیدشان با خویشتن گفت
که یوسف با عزیز احوال من گفت
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۴ - صفت دو خادم شمع و پیام شمع بسوی پروانه
دوان با خادمان خویشتن گفت
که با پروانه باید این سخن گفت
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۸ - در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون
گر از خود یا از آن شیرین دهن گفت
تمامی را به گوش کوهکن گفت
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۸ - در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون
چو شرح حال خود را کوهکن گفت
ندانی پاسخش چون زان دهن گفت
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۹ - برگشتن رام از شکار و دیدن او در راه لچمن را و خبردار شدن از حال و بیتاب شدن رام و جستجو کردن لچمن سیتا را
زبان شد جمله تن، ماهی سخن گفت
نخوردم یونس؛ اندر انجمن گفت
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹
به شخصی آشنا گفتم حدیثی
که با بیگانگان نتوان سخن گفت
هنوز آن را زنیمی بر زبان بود
که در محفل و هر انجمن گفت
از او با محرم دیگر شکایت
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۸ - کوکب الصبح
در اینمعنی بقرآن ذوالمنن گفت
«رأی کوکب علیه اللیل جن» گفت