گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۶

 

سوی آز منگر که او دشمنست

دلش بردهٔ جان آهرمنست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۱

 

به مرزی که آنجا دژ بهمنست

همه ساله پرخاش آهرمنست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۲

 

گر این دژ بر و بوم آهرمنست

جهان آفرین را به دل دشمنست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۲

 

که یابم بدو چیز و بی دشمنست

نه چون خواسته جفت آهرمنست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۹

 

همان کرم کز مغز آهرمنست

جهان آفریننده را دشمنست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۵

 

جهان سربه سر گفتی آهرمنست

به دامن بر از آستین دشمنست

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

وگر مر ترا رای سوی منست

نترسم گرم عالمی دشمنست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

همی گفت: امروز روز منست

نترسم گرم دشمن آهر منست

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

مرین ماهی خرد را دشمنست

همه روز گردانش پیرامنست

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۲ - نامه گرشاسب به خاقان

 

به دل کیش ضحاک را دشمنست

به‌نزدش چه اوی و چه اهریمنست

اسدی توسی
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت غافلی که از ابلیس گله داشت

 

گفت دنیا جمله اقطاع منست

مرد من نیست آنک دنیا دشمنست

عطار
 
 
۱
۲