گنجور

خواجه عبدالله انصاری » مواعظ » موعظهٔ دوم - در طریقهٔ وصول به درجهٔ عالی و حصول خیر مآلی و صحبت با اهالی و فرقت از غیر اهالی

 

با هر که نشستی و نشد جمع دلت

وز تو نرهید زحمت آب و گلت

زنهار ز صحبتش گریزان می باش

ورنه نکند روح عزیزان بحلت

خواجه عبدالله انصاری
 

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

کجا تیغ تو بدرخشد بپیراید همی ملت

کجا رای تو بفروزد بیاراید همی دولت

امیر معزی
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » حکایت دوم

 

باوصالت رسم در این وصلت

که غریبم قضا دهد مهلت

حمیدالدین بلخی
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود

 

گر شود دریا ره از خون دلت

هم نیفتد قطع جز یک منزلت

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم

 

مرا هم دادهٔ امید فضلت

که بنمائی مرا در عشق وصلت

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۷) حکایت آن پیر که دختر جوان خواست

 

که تا ویرانه جای شرک و علت

شود معمورهٔ دین، اینت دولت

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۱۰) حکایت در اهل دوزخ

 

کنون سالی هزاری نه بعلّت

بفضل این خلق را دادیم مهلت

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۷ - الحکایه و التمثیل

 

نه اشکالست در دین و نه علت

بجز تسلیم نیست این دین و ملت

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱

 

مرا پرسد ز هفتاد و دو ملت

چرا یک حق و دیگرهاست علت

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

نهد بر فرق هر یک تاج خلت

از آن تاجند گشته شاه ملت

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳۴ - در شرح کشف اولیاء

 

چو پر کردی ز حضرت جام وصلت

نماند در درونت هیچ علت

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

خداوندا بحق جود و فضلت

بحقّ رحمت و احسان و بذلت

عطار
 
 
۱
۲
۳
۵