سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۱ - فیالامثال والمواعظ، الفقر سواد الوجه والدُّنیا دارالزوال و تغیّرالاحوال و الانتقال
هست روشنتر از ضیاء هلال
کشف حال هلال و کفش بلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۵ - التمثّل فیالرؤیاء و تعبیره و هو ثمانون رؤیا عجیبة
آب در خواب روزیست حلال
گر بود پاک و عذب و صاف و زلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثانی: فی الکلام ذکر کلام الملک العلّام یسهل المرام » بخش ۲ - ذکر جلال قرآن
هم جلیلست با حجاب جلال
هم دلیلست با نقاب دلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۳۲ - در مناقب امیرالمؤمنین حسینبن علی علیهماالسّلام
جگر گرم او ز آب زلال
منع کردند اهل بغی و ضلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
در سخن لفظ او چو سحرِ حلال
در جهان جود او چو عذب زلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
زین سبب از برای عزّ و جلال
نه ز طبع ملول و روی ملال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۳ - در مدح نظامالملک ابونصر محمّدبن عبدالحمیدالمستوفی
اثر لطف او چو آب زُلال
خاکروب درش اثیر جلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
حزم او همچو خط او ز جلال
سحر او همچو مال اوست حلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۱ - حکایت
سقف بامش پر از خلل چو خلال
چوب باریک و کوژ قد چو هلال
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۵ - فی بیان حاله و حسب احواله رحمةاللّٰه علیه
حکما را بُوَد به خوان جلال
لقمه و سحر و نظم هر سه حلال
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
دولتی بین که یافت آب زلال
وانگهی خورد ازو که بود حلال
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵۷ - رهایی یافتن نوشابه
رونده در او آبهای زلال
گوارا چو می گر بود می حلال
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۶ - رسیدن اسکندر به حد شمال و بستن سد یاجوج
چو شورش نبودی در آب زلال
ز سیماب کس را نبودی ملال
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۱ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «الدنیا جیفة وطالبها کلاب»
شد چو شیر مادرت اینها حلال
رو بترس آخر ز قهر ذوالجلال
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۹ - موعظه در وصیت نمودن بمتابعت نبی و ولی و تنبیه اهل غفلت
بود شاهم شمع خورشید جلال
گشت از آن خورشید روشن بس هلال
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
نحن اقرب گفت رب ذوالجلال
تو کجا دانی که هستی در ضلال
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
شاه را میشد از آنحالت ملال
گفت ای حی قدیم ذوالجلال
عطار » پندنامه » بخش ۷۴ - در بیان رعایت یتیم و نصایح دیگر
تا شود دین تو صافی چون زلال
باش دایم طالب قوت حلال