گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین

 

جدایی بر رخانش زرگری کرد

ولیکن چشم او را جوهری کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

هوا پشت مرا چون چنبری کرد

زمانه گفتی از من دیگری کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل

 

به مکر آن گاو کز زر سامری کرد

سجود آن گاو را خلق از خری کرد

عطار
 

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

تا سنبل تر بر سمنت جلوه گری کرد

بس غالیه سائی که نسیم سحری کرد

در معرض بالای بلندت بسوی سرو

هر کس که نظر کرد ز کوته نظری کرد

زد با دهنت غنچه ز خود لاف و از اینروی

[...]

ابن یمین
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵

 

چو حسن روی او جلوه گری کرد

ز فکر دین و دل ما را بری کرد

دل و جان را بغارت داد عاشق

چو با سودای عشقش همسری کرد

بدین ماست مؤمن آنکه عمری

[...]

اسیری لاهیجی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۵ - در چگونگی شبی که پیغمبر بر آسمان بر شد

 

گذر بردار شرع مشتری کرد

به احکام خود او را رهبری کرد

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۸ - در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون

 

کدام استاد این افسونگری کرد ؟

که این افسون به کار آن پری کرد ؟

وحشی بافقی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸

 

صبا هر گاه وصف آن پری کرد

همه آفاق مهر و مشتری کرد

بدست آورده بودم دامنش را

و لیکن طالع خشکم تری کرد

دلم برد و رهم بست و سرم داد

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

نه او روزی دو، ترک بد سری کرد

نه یک شب طالعم نیک اختری کرد

نه روی دولتم دیدار بگشود

نه یکبارم سعادت رهبری کرد

نه مرگم از غم هجران رهانید

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱

 

بحمدالله که کوکب یاوری کرد

مهم زین صید غم یادآوری کرد

پس از دوری که در حرمان به سر شد

به سر وقت منش دل رهبری کرد

مهی کز وی تطاول رفت و تقصیر

[...]

صفایی جندقی