گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۵ - سؤال کردن برهمن

 

سواری شنیدم که چون برنشست

شد از دست و افتاد بر سر نشست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۲۱ - زخم زدن ارهنگ بانو گشسپ را گوید

 

همه گرد آن شهر لشکر نشست

همه دشت در خون و خنجر نشست

۱ بیت
عثمان مختاری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۸۵ - آگاهی یافتن کوش از گرفتار شدن ضحّاک بر دست فریدون و گریختن کوش

 

چو شب گشت با ویژگان برنشست

گریزان به دریای چین درنشست

۱ بیت
ایرانشان
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶

 

اکفی الکفاة مشرق و مغرب رشید دین

کامد فلک به زیر و محلش ز بر نشست

چون خیزران دو تا شد تا بار همتش

بر پشت قبه فلک شیشه گر نشست

وی چون ز شرطه سوی حرم شد کلیم وار

[...]

۸ بیت
سید حسن غزنوی
 

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲۱

 

تا عرق از می بر آن رخسار جان پرور نشست

در بهشت از جوش دعوی چشمه کوثر نشست

رو نگردانید خال از روی آتشناک او

این سپند از خیرگی در دیده مجمر نشست

تا به مژگان آن نگاه گرم در دل جای کرد

[...]

۱۲ بیت
صائب
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷

 

در دامت آن غبار که بر بال و پر نشست

شد توتیای بینش و در چشم تر نشست

صبحش نوید دولت بیدار می دهد

خورشید طالعی که شبی بیشتر نشست

پروانه چراغ دل روشن من است

[...]

۶ بیت
اسیر شهرستانی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱

 

از رفتنش به خاک چمن تا کمر نشست

گلشن ز جوش لاله به خون جگر نشست

رنگ پریده ام چو ز شرم رخت گداخت

شبنم شد و به عارض گلبرگ تر نشست

از آب آهن است سرشکم برنده تر

[...]

۵ بیت
جویای تبریزی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸

 

نظر دیده بان شد، بمنظر نشست؛

بسالار خوانی مگر بر نشست

۱ بیت
آذر بیگدلی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۴ - در بیان افتادن چهار دست

 

آمد اندر مشک او تا پر نشست

بر جگر عباس را خنجر نشست

۱ بیت
صامت بروجردی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۵ - فرشتهٔ عشق

 

خدنگش‌به‌دل‌خوردوتاپرنشست

فرشته بدان خانه اندر نشست

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار