گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۸۲
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۴

 

نداد ایچ پاسخ مر او را ز شرم

فرو ریخت از دیدگان آب گرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۵

 

به گردان سپهر اندرآری سرم

سپارم ترا دختر و کشورم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸

 

همی گفت با نامور مادرم

کز ایدر چه آید ز بد بر سرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸

 

سران سوی ایران نهادند گرم

نهانی چنان چون بود نرم نرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو

 

پس اندر سواران برفتند گرم

که بر پشت رستم بدرند چرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو

 

نبودی بگیتی چنین کهترم

که هزمان بدو دیو و پیل اشکرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۲

 

که گر زی من آیی ترا کهترم

ز فرمان و رای تو برنگذرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۵

 

به کشتی برین آب اگر بگذرم

سپاسی نهی جاودان بر سرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۷

 

اگر من سپارم بدو دخترم

به ننگ اندرون پست گردد سرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۰

 

شوید آن شگفتی ببینید گرم

کزان بیشتر کس ندیدست چرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

ز میرین به هر گوهری بگذرم

به تیغ و به گنج درم برترم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

که داماد نگزیند این دخترم

ز راه نیاکان خود نگذرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۳

 

همت یار باشم همت کهترم

که هرگز ز پیمان تو نگذرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۷

 

چو مهتر کنی من ترا کهترم

بکوشم که گرد ترا نسپرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳ - سخن دقیقی

 

به شاه کیان گفت پیغمبرم

سوی تو خرد رهنمون آورم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۱ - سخن دقیقی

 

سواری جهاندیده نامش کهرم

رسیده بسی بر سرش سرد و گرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۴ - سخن دقیقی

 

که گفتی بسوزد همی لشکرم

کنون برفروزد همی کشورم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲

 

سپهبد تو باشی به هر کشورم

ز فرمان تو یک زمان نگذرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۴

 

همیشه دلت مهربان باد و گرم

پر از شرم جان لب پر آوای نرم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

همی گفت بد روز و بد اخترم

ببارید آتش همی بر سرم

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۸۲
 
تعداد کل نتایج: ۱۶۳۰