گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

اگر من گناهی گران کرده‌ام

و گر کیش آهرمن آورده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

که تا من ترا دیده‌ام برده‌ام

خروشان و جوشان و آزرده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

نکردی تو این بد که من کرده‌ام

ز گفتار بیهوده آزرده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۸

 

بدین گونه پیمان که من کرده‌ام

به یزدان و سوگندها خورده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳ - سخن دقیقی

 

که بی‌خاک و آبش برآورده‌ام

نگه کن بدو تاش چون کرده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۰

 

همی گفت گر من گنه کرده‌ام

ازینسان به بند اندر آزرده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰

 

گر آن نیکویها که من کرده‌ام

همان رنجهایی که من برده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷

 

کنون کارهایی که من کرده‌ام

ز گردنکشان سر برآورده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷

 

به توران و چین آنچ من کرده‌ام

همان رنج و سختی که من برده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۸

 

دگر آنک گفتی که من کرده‌ام

به هندوستان رنجها برده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۱

 

به گردوی من نامه‌ای کرده‌ام

هم از پیش تیمار این خورده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۳

 

بدین خویشی اکنون که من کرده‌ام

بزرگی به دانش برآورده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

ز خوبی و از مردمی کرده‌ام

به پاداش او روز بشمرده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

همه دیده‌اند آنچ من کرده‌ام

غم و رنج وسختی که من برده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۷

 

بدین من که شاهم نیازرده‌ام

به دل هرگز این یاد ناورده‌ام

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن

 

بدین سان ز پیش تو آورده ام

بدین هر دو بی دین کمین کرده ام

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام

 

همی گفت کین جور من کرده ام

که دو خسته دل را بیازرده ام

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۴ - رفتن شاه شام با گلشاه بر سر گور ورقه

 

نمیدم مگردان کی آزرده ام

غم و مهر دل با خود آورده ام

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک

 

مرا لشکری کازمون کرده‌ام

همین بس که از زاول آورده‌ام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۱ - پیغام بهو به نزدیک گرشاسب

 

نه هرگز به جایت بدی کرده ام

نه شاه جهان را بیازرده ام

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۷