گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۸

 

چنین داد پاسخ که آن فر اوست

به شاهی و نیک‌اختری پر اوست

فردوسی
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۷

 

عنبر زلفی که ماه در چنبر اوست

شیرین سخنی که شهد در شکر اوست

زان چندان بار نامه کاندر سر اوست

فرمانده روزگار فرمانبر اوست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۸

 

عقرب سر زلف یار و مه پیکر اوست

با این همه کبر و ناز کاندر سر اوست

شیرین دهنی و شهد در شکر اوست

فرمانده روزگار فرمانبر اوست

ابوسعید ابوالخیر
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری گوید

 

دل آن ترک نه اندر خور سیمین بر اوست

سخن او نه ز جنس لب چون شکر اوست

با لب شیرین با من سخنان گوید تلخ

سخن تلخ نداند که نه اندر خور اوست

نه باندازه کند کار و نگویم که مکن

[...]

فرخی سیستانی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

که سالار این بیکران لشکر اوست

برین شهسواران خاور سر اوست

اسدی توسی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲

 

آن را که تو در دلی خرد در سر اوست

وآن را که تو رهبری فلک چاکر اوست

آن را که به بالین تو یک شب سر اوست

سرو و گل و مهر و ماه در بستر اوست

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - ثنای عضدالدوله شیرزاد

 

حله پوش برهنه خنجر اوست

گوهری کاب او ز آذر اوست

مسعود سعد سلمان
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

مبدع کائنات جوهر اوست

مرجع روح پاک کشور اوست

سنایی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴

 

خسروی کاینه روی ظفر خنجر اوست

رونق سلطنت از تیغ ظفرپرور اوست

بام بی در که فلک کنیت و گردون لقب است

عاشق و شیفته خدمت بام و در اوست

پس ازین گر ننهد فتنه کله کژ چه عجب؟

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹

 

شاهی که سعادت و ظفر رهبر اوست

در چشم فلک سرمه ز خاک در اوست

رنجور شد از پای و سزا نیست به رنج

آن پای که سرهای سران چاکر اوست

مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴

 

خسروی کاینه روی ظفر خنجر اوست

رونق سلطنت از تیغ ظفرپرور اوست

بام بی در که فلک کنیت و گردون لقب است

عاشق و شیفته خدمت بام و در اوست

پس ازین گر ننهد فتنه کله کژ چه عجب؟

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۳۳ - داستان نوشابه پادشاه بردع

 

علف‌گاه مرغان این کشور اوست

اگر شیر مرغت بباید، در اوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور

 

هر که نگارندهٔ این پیکر اوست

بر سخنش زن که سخن‌پرور اوست

نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت سیمرغ » حکایت سیمرغ

 

این همه آثار صنع از فر اوست

جمله انمودار نقش پر اوست

عطار
 
 
۱
۲
۳