گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

چو او را پایه زیشان برتر آمد

تمامی را جهانی دیگر آمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰ - گفتاراندر زادن ویس از مادر

 

یکی لؤلؤ که چون نُه مَه برآمد،

ازو تابنده ماهی دیگر آمد.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

ز دریا دود رنگ ابری برآمد

به روز پاک ناگه شب درآمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

یکی تاریکی از گیتی بر آمد

که پیش از شب رسیدن شب درآمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان

 

تو گفتی رود مروش کوثر آمد

همان بومش بهشتی دیگر آمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۳ - رفتن ویس از مرو شاهجان به کوهستان

 

کنون کت روز تنهایی سر آمد

دو خورشید از خراسانت برآمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

به شب چون زهره شبگیران برآمد

به بانگ مطرب از خواب اندر آمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

به پشت رخشِ کُه پیکر درآمد

تو گفتی رخش او را پر بر آمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۵ - رسیدن آذین از ویش به رامین

 

یکی ابر از دو چشم او برآمد

که بارانش عقیق و گوهر آمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

مگر روز بلا اکنون سر آمد

برفت آن روز روز دیگر آمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

شهنشه از سرا پرده برآمد

به پشت خنگ چو گانی درآمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

نسیم باد پیروزی برآمد

بهار خرمی با او درآمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

خداوندا شب رنجم سر آمد

کنون صبح رضای تو برآمد

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۱۳