فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
چو او را پایه زیشان برتر آمد
تمامی را جهانی دیگر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
یکی طوفان ز شمشیرش برآمد
کزو روز همه شاهان سر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰ - گفتاراندر زادن ویس از مادر
یکی لؤلؤ که چون نُه مَه برآمد،
ازو تابنده ماهی دیگر آمد.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۲ - دادن شهرو ویس را به ویرو و مراد نیافتن هر دو
چو آذرماه روز دی درآمد،
همانَ ازْ روز شش ساعت برآمد،
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
ز دریا دود رنگ ابری برآمد
به روز پاک ناگه شب درآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
یکی تاریکی از گیتی بر آمد
که پیش از شب رسیدن شب درآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان
تو گفتی رود مروش کوثر آمد
همان بومش بهشتی دیگر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۳ - رفتن ویس از مرو شاهجان به کوهستان
کنون کت روز تنهایی سر آمد
دو خورشید از خراسانت برآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
به شب چون زهره شبگیران برآمد
به بانگ مطرب از خواب اندر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
نه تیری بُد بدین دز چون برآمد
بدین درهای بسته چون در آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
چه دود است این که از جانم برآمد
ازو ناگه جهان بر من سر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ
چو یک نیمه سپاه شب درآمد
مه تابنده از خاور برآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن
چو پیگ و نامهٔ رامین درآمد
طراقی از دل ویسه برآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
به پشت رخشِ کُه پیکر درآمد
تو گفتی رخش او را پر بر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۵ - رسیدن آذین از ویش به رامین
یکی ابر از دو چشم او برآمد
که بارانش عقیق و گوهر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین
مگر روز بلا اکنون سر آمد
برفت آن روز روز دیگر آمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۸ - آگاه شدن موبد از گنج بردن رامین با ویس
چو آگه شد جهان بر وی سر آمد
تو گفتی رستخیز او برآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز
شهنشه از سرا پرده برآمد
به پشت خنگ چو گانی درآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
نسیم باد پیروزی برآمد
بهار خرمی با او درآمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
خداوندا شب رنجم سر آمد
کنون صبح رضای تو برآمد