گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۳۱

 

قم هات با عز الملح

صرفا سلافا فی القدح

مجیرالدین بیلقانی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثه

 

بر رخ بستانش از بهر فرح

برکشی آن طفل را قوس قزح

عطار
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۷

 

عذری دارم بترک مدحت

چون نسبت عالی تو واضح

جائی است کمال تو که فکرت

قاصر نظر است از آن مطامح

در دیده ی وهم من نیائی

[...]

اثیر اخسیکتی
 

عراقی » لمعات » لمعۀ دهم

 

نیست را کعبه و کنشت یکی است

سایه را دوزخ و بهشت یکی است

اذا طلع الصباح بنجم راح

تساویفیه سکران وصاح

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۹

 

قد جء قلندر مباحی

یا ساقی اقبلی براح

مولانا
 

سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۸ - حکایت صبر و ثبات روندگان

 

همی‌گفت غلغل‌کنان از فرح

و من دق باب الکریم انفتح

سعدی
 

حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۴۴ - پس از توبه

 

چو می می دهد خاطرت را فرح

دگر دست خالی مدار از قدح

حکیم نزاری
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۲

 

جان تازه کند لعل در افشان ز قدح

با دل دهد از زمرد سوده فرح

یک ساغر از انلعل و زمرد با هم

بر نه بکفم تا بکشم قوس قزح

ابن یمین
 

ناصر بخارایی » مثنوی هدایت‌نامه » ۲۱- حکایت

 

یکی قلعهٔ آهنین کرده فتح

زده بارگاهی به بالا و سطح

ناصر بخارایی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۸ - رفتن خادمه

 

چنگ نوازان و نی اندر قدح

مجلسیان گشته ازو پر فرح

صوفی محمد هروی
 
 
۱
۲
۳
۵