گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۱ - رفتن ورقه به یمن

 

تو دانی که بی صبر و بی طاقتم

توده سیدی زین بلا راحتم

عیوقی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۵ - ستایش پادشاه

 

به جود باطل کردی سخاوت حاتم

به تیغ باطل کردی شجاعت رستم

مسعود سعد سلمان
 

عطار » سی فصل » بخش ۶

 

محبان مرا باشد بهشتم

خوارج را به دوزخ می‌فرستم

عطار
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۲

 

اسب را در راه احمد تاختم

جان خود در راه احمد یافتم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید

 

جدائی نیست من آدم بُدستم

حقیقت آدمم و دَم شدستتم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

مرد مجنون گفت کو یک دولتم

کو نداد این جامه بی صد محنتم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

کل و جزوم جزو و کل دریافتم

تا که ذاتت بی صفت بشناختم

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

من چو بچۀ مهر تو بشکستم

وز دست غم تو بی وفا جستم

فارغ شدم و زبان بد گویان

بر خود چو در وصال تو بستم

از آمدنت طمع چو ببریدم

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳

 

بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم

مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم

زان جا که فیضِ جامِ سعادت فروغِ توست

بیرون شدی نُمای ز ظلماتِ حیرتم

هرچند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت

[...]

حافظ
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲

 

من شاهباز زاده شاه شریعتم

از بهر صید طایر قدس حقیقتم

طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس

عنقای برج عزت و شاه شریعتم

لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته‌ام

[...]

نسیمی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۳ - مناظره با نی

 

که از باد شد جنبش خلقتم

به آتش‌، گهی گرم شد الفتم

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۱ - مناظره با تنبور

 

ز دل رفت اندیشه طاعتم

درید از هوا پرده عصمتم

فضولی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۵

 

صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم

خوش بر سر بهانه نشسته‌ست طاقتم

من مرد حملهٔ سپه هجر نیستم

گیرم که استوار بود پای جرأتم

زندان بی در است کدورتسرای هجر

[...]

وحشی بافقی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۷

 

باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم

گفته ام کفری و اکنون بدترین امتم

ناز من دارد ملالی سایه ام خصم من است

در دل خود خوارم و در چشم خود بی عزتم

گرچه در ظاهر دلم اظهار طاقت می کند

[...]

نظیری نیشابوری
 
 
۱
۲
۳
۴