گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۷

 

وگر هیچ کژی گمانی برم

به زیر پی پیلتان بسپرم

فردوسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۸ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه

 

نماندم که گاهی غروری برم

زمان کمی بیشتر بسپرم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۸ - آمدن رستم به خدمت لهراسپ شاه گوید

 

بدو گفت رستم که فرمان برم

تزلزل برآن بوم خاور برم

عثمان مختاری
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

نی یاد کند یار ز رنج سفرم

نی نامه نویسد و نه پرسد خبرم

گر دارد ازین هزار باره بترم

هرگز گله دوست به دشمن نبرم

سید حسن غزنوی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

تا چو هر دیوی شود فرمانبرم

بی پری جفتی نهد سر در برم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۱ - حكایت مرد كر و قافله

 

تا مگر ره در خدا‌دانی برم

دین دار از امّت پیغمبرم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

چون کنم تا من از اینجا جان برم

پای خود آرم برون وبر پرم

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۱۹

 

چون یک نفس از وجود خود برگذرم

خود را به دمی هزار منزل بُبَرم

پس باز به یک نظر که با خود نگرم

یک ساعته راه را به سالی سپَرم

اوحدالدین کرمانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۴

 

امروز همه روز به پیش نظرم

او بود از آن خراب و زیر و زبرم

از غایت حاضری چنین مهجورم

وز قوت آن بیخبری بیخبرم

مولانا
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۴

 

صد تیغ جفا زدی و راندی ز درم

وانگه گله می کنی که رفتی ز برم

با این همه خاک باد بر فرق سرم

گر عهد و وفای تو به پایان نبرم

جامی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۳۴- جذبه

 

گو چه شد، ناگه کجا رفت از برم

آمده در خانه بی شک دلبرم

صفی علیشاه
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - نتیجه راستی

 

تا مگر آنرا بسلامت برم

باز بدستت ز وفا بسپرم

صغیر اصفهانی