|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از درد و ظلمی که از طرف معشوقش دیده صحبت میکند. او میگوید که معشوق با تیغ جفا به او آسیب رسانده و به طور ناگهانی رفته است. حالا معشوق شکایت میکند که چرا از او دور شده است. شاعر به او یادآوری میکند که با وجود همه این سختیها، هنوز به یاد اوست و به وفاداریاش ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: تو با بیرحمی و سختی بسیار مرا راندی و از درم بیرون کردی، حالا چرا از دست رفتن خودت گلهمندی میکنی؟
هوش مصنوعی: با وجود تمام دشواریها و مشکلاتی که دارم، با این حال اگر وفای تو را فراموش نکنم و به آن پایبند بمانم، هیچ چیز نمیتواند بر من تاثیر بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نی یاد کند یار ز رنج سفرم
نی نامه نویسد و نه پرسد خبرم
گر دارد ازین هزار باره بترم
هرگز گله دوست به دشمن نبرم
چون یک نفس از وجود خود برگذرم
خود را به دمی هزار منزل بُبَرم
پس باز به یک نظر که با خود نگرم
یک ساعته راه را به سالی سپَرم
امروز همه روز به پیش نظرم
او بود از آن خراب و زیر و زبرم
از غایت حاضری چنین مهجورم
وز قوت آن بیخبری بیخبرم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.