×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
چو از جایگه بگسلد پای خویش
به شاخ نو آیین دهد جای خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
زمانی نکرد او یله جای خویش
بیفشارد بر کینه گه پای خویش
فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۹
به دشمن دهی هر زمان جای خویش
نگویی به کس بیهده رای خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲
بیاراست بر میمنه جای خویش
سپهبد بد و لشکر آرای خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
به قلب اندرون ساخته جای خویش
شده هر یکی لشکر آرای خویش
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۲
بدادند گردنکشان جای خویش
نبودند گستاخ با رای خویش
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۲
پشیمان شد از دانش و رای خویش
بیفشارد بر جایگه پای خویش
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳
نگه کرد بر قلبگه جای خویش
سپهبد بد و لشکرآرای خویش
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه
سپاه بنی شیبه ز اعدای خویش
ندیدند یک مرد بر جای خویش
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن
ورا از بلند اختر و رای خویش
بیاورد و بنشاند بر جای خویش
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان
چو بردند از پایگه پای خویش
نگون اوفتادند از جای خویش
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۶ - آگاهی شاه قیروان از رسیدن گرشاسب
تبه کردی از خیرگی رای خویش
به گور آمدستی به دو پای خویش