نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی
از وام جهان اگر گیاهیست
میترس که شوخ وامخواهیست
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
زین کنیزان که هر یکی ماهیست
شبِ عشاق را سحرگاهیست
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم
سلیمان گرچه با آن پادشاهیست
ولیکن در سپاهت یک سپاهیست
عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۷ - الحکایه و التمثیل
ورای عقل ما را بارگاهیست
ولیکن فلسفی یک چشم راهیست
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۱ - المقاله العشرون
ترا گر سوی آن درگاه راهیست
بوقت صبح خون آلود آهیست
ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
در پرده خوشدلی کسی را راهی ست
کو را سروکار با چو تو دلخواهی ست
آن سبزه تر دمیده در سایه گل
انصاف بده که خوش تماشا گاهی ست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۹ - قصهٔ جوحی و آن کودک کی پیش جنازهٔ پدر خویش نوحه میکرد
هر که دید الله را اللهیست
هر که دید آن بحر را آن ماهیست
مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸
سراج الدین غصنی دام فضله
چراغی نیست بل نور الهیست
ز مه تا ماهی او را مستفیدند
که صیت فضلش از مه تا به ماهیست
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳
جنبیدن این پرده دل افروز گواهیست
کندر پس این پرده پر از عربده ماهیست
بر صورت این پرده بزرگان شده حیران
وین خرده ندانسته که: در پرده چه شاهیست؟
این پرده به تلبیس کجا دور توان کرد؟
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴
عشرت خلوت و دیدار عزیزان شاهیست
وین نداند، مگر آن دل که درو آگاهیست
آن شناسد که: چه بر یوسف مسکین آمد
از غم روی زلیخا؟ که چو یوسف چاهیست
دست کوته مکن از باده و باقی مگذار
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١٨٣
هر که را در جهان همی بینی
گر گدائی و گر شهناهیست
طالب لقمه ایست و ز پی آن
در تک چاه یا سر چاهیست
مقصد خلق جمله یکچیز است
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۹ - حکایت شبروی محمود غزنوی و از هر کس خبر بدی و نیکی خود پرسیدن و از بدی بریدن و بر نیکی آرمیدن
همه گفتند بس نکو شاهیست
خاصه و عامه را نکو خواهیست
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۵۱ - خاتمه کتاب
لیک از آنجا که تحفه شاهیست
یاد کرد کمین هوا خواهیست
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳ - ترتیب دلایل هستی واجب تعالی نمودن و ترغیب به تامل در آن فرمودن
ز هر ذره بدو رویی و راهیست
بر اثبات وجود او گواهیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - پیغام فرستادن مجنون پیش پدر تا لیلی را برای وی خواستگاری کند و بردن پدر وی اعیان قبیله را به جهت کفایت این مقصود
در پرده تو را خجسته ماهیست
کز چشم دلت بدو نگاهیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دیده نوفل مجنون را در بادیه و بر وی ترحم کردن و وی را وعده دادن که لیلی را برای وی خواستگاری کند و ابا کردن پدر لیلی
آن فیض نسیم نیکخواهیست
نی باد بروت پادشاهیست
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۲ - نشستن خسرو به پادشاهی بار دوم
ظهور عشق از مه تا به ماهی ست
به عالم عشقبازی پادشاهی ست
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۶ - در نصیحت فرزند خود شمس الدین محمد طال عمره گفته شده
چو گنج و ملک را رو در تباهی ست
گدا بودن درین ره پادشاهی ست
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۴۶ - باب بیستم در توحید خداوند یگانه و دانستن و شناختن خدای بی مانند
درین بت خانه ما را قبله گاهیست
دل هر بت که بینی سنگ راهیست
وحشی بافقی » ناظر و منظور » رسیدن رسولان قیصر به زمین بوس شاه مصر کشور و حرف ناامیدی شنیدن و پا از سر بزم خسروی کشیدن و مقدمهٔ جدال و آغاز قتال
ترا سلطانی از مه تا به ماهیست
کهن ویرانهات ایوان شاهیست