گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱

 

می روشن و چهرهٔ شاه نو

جهان نو ز داد و سر ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۱

 

به سالی ده و دو بود ماه نو

چو شاه نو آیین ابر گاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۷

 

جهان سر به سر نو شد از شاه نو

ز ایران برآمد یکی ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰

 

وزین ناسگالیده بدخواه نو

دلم گشت باریک چون ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

بدو گفت خورشید با ماه نو

گر ایدون که بینند بر گاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۷

 

چو بنشست گرسیوز از گاه نو

بدید آن سر وافسر شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

مراو را بپیوست با شاه نو

نشاند از بر گاه چون ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

بیامد فرنگیس چون ماه نو

به نزدیک آن تاجور شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۴

 

به بهمن چنین گفت کای شاه نو

چو بر نیمهٔ آسمان ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۲ - داستان مزدک با قباد

 

چو کسری نشست از بر گاه نو

همی‌خواندندی ورا شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱

 

فرستاده آمد بر شاه نو

گذشته شبی تیره از ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶

 

ببایست رفتن برشاه نو

بکام وی آراستن گاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

چو دید آن نشست و سر گاه نو

بسی آفرین خواند بر شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

بسی آفرین خواند بر شاه نو

که هر دم فزون باش چون ماه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۳

 

بدو گفت روز نو و ماه نو

چو گفتارهای نو و شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۶

 

چو رخشنده شد بر فلک ماه نو

ز زر افسری بر سر شاه نو

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۱ - وصف بیابان و رزم گرشاسب با زنگی

 

هم از ره عروس نو و شاه نو

در ایوان نشستند بر گاه نو

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۹ - نامه گرشاسب به نزد فریدون

 

دگر آفرین کرد بر شاه نو

که بادش بلند افسر و گاه نو

اسدی توسی
 
 
۱
۲