گنجور

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴

 

بتان چین و ختن سروران درگاهند

سزای تاج و سریرند و درخور گاهند

مبارزان مصاف و یلان رزم‌ْ گهند

دلاوران سپاه و سران درگاهند

همه به خیل ختن بر ز دلبری میرند

[...]

امیر معزی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد

 

آنها که بر آسمان صحبت ماهند

بر تختۀ شطرنج ملامت شاهند

و آنها که ز سر این سخن آگاهند

گمراه خلایق‬اند و خود بر راهند

عین‌القضات همدانی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲۸ - در هجا

 

پس دریده بریده پیشی چند

که ندیمان حضرت شاهند

از چپ و راست خلق می‌رانند

که کسی چند پاره در راهند

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵

 

قومی که در این سفر مرا همراهند

از تعبیهٔ زمانه کم آگاهند

ما می‌کوشیم و آسمان می‌گوید

نقش آن باشد که نقشبندان خواهند

انوری
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵

 

آن‌ها که محققان راهند

در مسند فقر پادشاهند

در رزم، یلان بی‌نبردند

در بزم، سران بی‌کلاهند

کعبه صفت‌اند و راه‌پیمای

[...]

خاقانی
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بدین هر سه که بس صاحب گناهند

دو دست و پای این هر سه گواهند

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۳

 

حقیقت شاه درویشان را هند

که سلطانان عالم را پناهند

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۲

 

حقیقت اولیا خورشید راهند

سراسر خلق عالم را پناهند

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳۵ - در مناجات و ختم کتاب فرماید

 

تمامی عاصیان را چون پناهند

گناهم را مگر ایشان بخواهند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله

 

ببخشی امتم چون پرگناهند

درین حضرت ستاده عذر خواهند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۷ - در سر صفات بعیان عین الیقین فرماید

 

فتادستند و نادانان راهند

چوامروزی که در دیدار شاهند

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۶۰

 

آنها که محققان این درگاهند

اهل دل خاص خاص شاهنشاهند

باقی همه هرچ هست خرج راهند

نزد دل اهل دل چو برگ کاهند

اوحدالدین کرمانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶۱

 

آنان که محققان این درگاهند

نزد دل اهل دل چو برگ کاهند

اهل دل خاصگان شاهنشاهند

باقی همه هرچه هست خرج راهند

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲

 

من سر نخوهم که باکلاهند

من زر نخوهم که بازخواهند

مولانا
 
 
۱
۲
۳