گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵

 

آنچه من در عشق جانان یافتم

کمترین چیزها جان یافتم

چون به پیدایی بدیدم روی دوست

صد هزاران راز پنهان یافتم

چون به مردم هم ز خویش و هم ز خلق

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

من ازین بار دگر جان یافتم

بار دیگر راز پنهان یافتم

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰۴

 

از طره تو جز ره سودا نیافتم

وز غمزه تو جز در غوغا نیافتم

در زلف تو شدم که بجویم نشان دل

خود را ز دست دادم و دل را نیافتم

تا دردی غم تو به کام دلم رسید

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۱۰

 

صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم

از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم

چون بمهمانخانه ی قدسم سماع انس بود

آسمان را سبزه ئی بر گوشه ی خوان یافتم

باغ جنت را که طوبی زو گیاهی بیش نیست

[...]

خواجوی کرمانی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۷۶

 

دوش جان را در فضای کوی جانان یافتم

کوی او را از صفا جولانگه جان یافتم

بر سر آن کوی او نعره زنان چون جان خویش

جان مشتاقان جان را من فراوان یافتم

چون عروج عشق کردم در سماوات ضمیر

[...]

جلال عضد
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲)

 

ز بویش همه بوی جان یافتم

دوای دل و جان در آن یافتم

سلمان ساوجی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰

 

دُرد دردش خورده ام تا صاف درمان یافتم

دل ز جان برداشتم تا وصل جانان یافتم

کار جمعی شد پریشان در هوای زلف او

گرچه من جمعیت از زلف پریشان یافتم

عارفانه آمدم از غیب و در غیبُ الغیوب

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۲

 

مجمع صاحبدلان زلف پریشان یافتم

این چنین جمعیتی در جمع ایشان یافتم

بسته ام زنار زلفش بر میان چون عاشقان

در هوای کفر زلفش نور ایمان یافتم

درحضور زاهدان ذوقی نمی یابم تمام

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۵

 

من درون درد درمان یافتم

در حجاب کفر ایمان یافتم

سالها رفتم براه جست و جو

تا فراق و وصل یکسان یافتم

در نقاب جمله ذرات کون

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۹

 

چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم

صد هزاران عالم بیحد و پایان یافتم

سال ها درهر یکی زان عالم اقلیم جان

سیر کردم جمله عالم عین جانان یافتم

جمله ذرات عالم از لطیف و از کثیف

[...]

اسیری لاهیجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۵۲

 

خال را سرمایه زلف پریشان یافتم

در سواد نقطه ای سی جزو قرآن یافتم

در سواد خال سیر زلف کردم مو بمو

مد بسم الله را در نقطه پنهان یافتم

ازدورنگی دست شستم بر لب بحر وجود

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۲

 

شب‌که عبرت را دلیل این شبستان یافتم

هر قدرچشمم به خود وا شد چراغان یافتم

جام می خمیازهٔ جمعیت آفاق بود

قلقل مینا شکست رنگ امکان یافتم

سیر این هنگامه‌ام آگاه کرد از ما و من

[...]

بیدل دهلوی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را

 

یک جهان جانی خوش ارزان یافتم

زخم دیگر زن که چندان یافتم

ملا احمد نراقی
 

الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در مدح حضرت امام ثامن گوید

 

همچو خضر آب حیات از اهل جانان یافتم

بودم ار بیجان تنی سرمایه ی جان یافتم

مور بودم عشق از آن لب خاتمی لعلم سپرد

ره بدان خاتم سوی ملک سلیمان یافتم

دل نهادم تا به مهر دوست صاحبدل شدم

[...]

الهامی کرمانشاهی