گنجور

 
اسیری لاهیجی

چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم

صد هزاران عالم بیحد و پایان یافتم

سال ها درهر یکی زان عالم اقلیم جان

سیر کردم جمله عالم عین جانان یافتم

جمله ذرات عالم از لطیف و از کثیف

هم زمهر روی او چون ماه تابان یافتم

چون ز لذات دو عالم در گذشتم مردوار

دردهجران را ز وصل دوست درمان یافتم

عالم آثار و افعال و صفات بی کران

جمله یک دریای نور ذات رحمان یافتم

سالهای بیحد وعد اندر آن دریای نور

غوطه ها خوردم که آخر در عرفان یافتم

خویش را با جمله اشیا بی حساب و بی شمار

در تجلی فانی اندر ذات سبحان یافتم

چون ز قید خود اسیری گشت مطلق آخرش

عین اسما و صفات ذات یزدان یافتم

گنج بی پایان کشف برکمال معرفت

هم ز لطف نوربخشش سخت آسان یافتم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجوی کرمانی

صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم

از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم

چون بمهمانخانه ی قدسم سماع انس بود

آسمان را سبزه ئی بر گوشه ی خوان یافتم

باغ جنت را که طوبی زو گیاهی بیش نیست

[...]

جلال عضد

دوش جان را در فضای کوی جانان یافتم

کوی او را از صفا جولانگه جان یافتم

بر سر آن کوی او نعره زنان چون جان خویش

جان مشتاقان جان را من فراوان یافتم

چون عروج عشق کردم در سماوات ضمیر

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

دُرد دردش خورده ام تا صاف درمان یافتم

دل ز جان برداشتم تا وصل جانان یافتم

کار جمعی شد پریشان در هوای زلف او

گرچه من جمعیت از زلف پریشان یافتم

عارفانه آمدم از غیب و در غیبُ الغیوب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
صائب تبریزی

خال را سرمایه زلف پریشان یافتم

در سواد نقطه ای سی جزو قرآن یافتم

در سواد خال سیر زلف کردم مو بمو

مد بسم الله را در نقطه پنهان یافتم

ازدورنگی دست شستم بر لب بحر وجود

[...]

بیدل دهلوی

شب‌که عبرت را دلیل این شبستان یافتم

هر قدرچشمم به خود وا شد چراغان یافتم

جام می خمیازهٔ جمعیت آفاق بود

قلقل مینا شکست رنگ امکان یافتم

سیر این هنگامه‌ام آگاه کرد از ما و من

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه