نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۹
من آن ترازوم اخلاص و دوستی ترا
که هیچ گنج نتابد سرزبانه من
بعشق و مهر تو آن بحر دور پایانم
که در نیابد چرخ و هوا کرانه من
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو شمعی گشتهیی همخانهٔ من
بیک شکّر بده پروانهٔ من
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۹ - باز دادن شاه گنجنامه را به آن فقیر کی بگیر ما از سر این برخاستیم
گرد این بام و کبوترخانه من
چون کبوتر پر زنم مستانه من
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - خشم گرفتن پدر لیلی از مجنون به جهت آمدن وی به خانه همسایه لیلی و به دادخواهی به درگاه خلیفه رفتن و سوگند خود را که پیش ازین مذکور شد راست کردن
زآمد شد او به خانه من
فرسوده شد آستانه من
وحشی بافقی » ناظر و منظور » در منشاء انشاء این نامه غریبالمعانی و باعث تصنیف این نسخهٔ نادر بیانی
همین جغد است در ویرانهٔ من
که گوشی میکند افسانهٔ من
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸۶
دلنشین است ز بس گوشه غمخانه من
می رود رو به قفا سیل ز ویرانه من
ندهد تن به کشاکش دل دیوانه من
چون کمان زور بود قفل در خانه من
باد دستی گره از خرمن من واکرده است
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸۷
گو مکن سایه کسی بر سر دیوانه من
پرده چشم غزال است سیه خانه من
گرد هستی نشسته است به کاشانه من
می رود سیل سبکبار ز ویرانه من
برق جایی که ز خرمن به تغافل گذرد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸۸
غم دنیا نبود در دل دیوانه من
دیو را راه نباشد به پریخانه من
من و سیری ز عقیق لب خوبان، هیهات
خشکتر می شود از می لب پیمانه من
بر سیه خانه لیلی نزد برق اینجا
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۵۰
هلاک جلوه برق است آشیانه من
بغل چو موج گشاید به سیل خانه من
خراب حالی ازین بیشتر نمی باشد
که جغد خانه جدا می کند ز خانه من
سیاه مستی من رنگ بست افتاده است
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - در بیان تعریف نجار چنین می فرمایند
رخش تا رفته از کاشانه من
سیه گردیده روی خانه من
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - در بیان تعریف طشت گر چنین گوید
غمش آتش زده در خانه من
نمی آید سوی کاشانه من
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۶ - در معنی و لوشاء لهدیکم اجمعین
در تو تا دارم سراغ دانه من
میپرم گرد کبوتر خانه من
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات
توئی گنجینه ویرانه من
نباشد جز تو کس در خانه من
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۳۹ - بصدق فطرت رندانه من
بصدق فطرت رندانهء من
بسوز آه بیتابانه من
بده آن خاک را ابر بهاری
که در آغوش گیرد دانهء من