هلاک جلوه برق است آشیانه من
بغل چو موج گشاید به سیل خانه من
خراب حالی ازین بیشتر نمی باشد
که جغد خانه جدا می کند ز خانه من
سیاه مستی من رنگ بست افتاده است
خمار صبح ندارد می شبانه من
ز بس گزیده ز دلگیری وطن شده ام
زبان مار بود خار آشیانه من
روانی سخن من ز هم خیالان نیست
ز موج خویش چو دریاست تازیانه من
چراغ دولت ابر بهار روشن باد!
که چون صدف ز گهر ساخت آب و دانه من
به ابر قطره دهم سیل در عوض گیرم
ز خرج، بیش چو دریا شود خزانه من
مرا ز خاک به اندک توجهی بردار
چو تیر کج مگذر راست از نشانه من
ز گریه ای که مرا در گلو گره گردد
سپهر سفله کند کم ز آب و دانه من
گرفته بود جهان را فسردگی صائب
دماغ خشک جهان تر شد از ترانه من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی از اندوه و ناکامی شاعر میپردازد. او از هلاکت و ویرانی آشیانهاش به عنوان نمادی از زندگیاش سخن میگوید، و به ارتباطی که با خاک و وطنش دارد اشاره میکند. شاعر احساس میکند که از دلگیری و غم وطن آسیب دیده و در وضعیت ناخوشی به سر میبرد. او از روشناییهای امید که شبیه چراغی در روزهای تاریکش میبیند، صحبت میکند و به این فکر میکند که آیا میتواند از این شرایط رهایی یابد. در نهایت، او به تأثیر شعر و هنر بر زندگی و روحیهاش اشاره میکند و از این مینالد که چطور این نواها میتواند دنیا را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: درخشش زیبای آن، موجب نابودی من شده است و مانند موجی که برمیخیزد، خانهام را در هم میریزد.
هوش مصنوعی: وضعیت من از این بدتر نمیشود که جغد (نماد بدبختی و غم) خانهام را ترک میکند و از من جدا میشود.
هوش مصنوعی: من در دوران پریشانحالی و سرمستی خود فرورفتهام و حالا که صبح فرا رسیده، هنوز آثار شب را در وجودم حس میکنم و حالتی از خمار و کسل بودن دارم.
هوش مصنوعی: به خاطر تجربیات تلخ و ناگواری که در وطن داشتهام، حالا احساس میکنم مانند ماری که در لانهاش خاری دارد، زبانم فقط به گزندگی و تلخی میچرخد.
هوش مصنوعی: سخن من از افکار دیگران نیست، بلکه مانند دریا از عمق خود پر است و تأثیرگذار و قوی چون تازیانه میباشد.
هوش مصنوعی: امیدوارم روشنی و رونق زندگی همچون نور چراغی در بهار بوجود آید، زیرا مانند صدفی که از دریا مروارید میسازد، من نیز نیازمند آن هستم تا از آب و دانهای که در زندگیام هست، چیزهای ارزشمندی پیدا کنم.
هوش مصنوعی: من به ابر یک قطره میدهم و به جای آن سیلی دریافت میکنم. اگر این کار را انجام دهم، ثروت من به اندازه دریا افزایش خواهد یافت.
هوش مصنوعی: مرا از خاک زمین به راحتی بلند کن، مانند تیری که کج رفته، مستقیم از هدف من عبور نکن.
هوش مصنوعی: از اشکهایی که در گلویم حبس شدهاند، آسمان پست از آب و غذا کم نمیشود.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر افسردگی و بیحالی دچار سردی شده بود، اما آواز من باعث شد که این روزهای سرد و بیروح به نشاط و طراوت تبدیل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من آن ترازوم اخلاص و دوستی ترا
که هیچ گنج نتابد سرزبانه من
بعشق و مهر تو آن بحر دور پایانم
که در نیابد چرخ و هوا کرانه من
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.