دلنشین است ز بس گوشه غمخانه من
می رود رو به قفا سیل ز ویرانه من
ندهد تن به کشاکش دل دیوانه من
چون کمان زور بود قفل در خانه من
باد دستی گره از خرمن من واکرده است
جمع در حوصله مور شود دانه من
می شود نخل برومند سبکبار از سنگ
سخن سخت گران نیست به دیوانه من
منم آن طایر رم خورده ز پرواز که شد
ریزش بال و پر خویش پریخانه من
غافل از حق به گرفتاری دنیا نشوم
گره دام بود سبحه صد دانه من
شمع سرگرم ز بی تابی من می گردد
گردش جام بود گردش پروانه من
چرخ سنگین دل اگر تیغ به فرقم بارد
سایه بید بود بر سر دیوانه من
نیست بی چاشنی مهر و محبت سخنم
گوش را تنگ شکر می کند افسانه من
می شود صورت دیوار ز حیرت صائب
هر که آید به تماشای صنمخانه من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات و دغدغههای درونی خود میپردازد. او از گوشه غم و ویرانیاش سخن میگوید و بیان میکند که وضعیت روحیاش شبیه به یک زندانی است که نمیتواند از درد دلش خلاص شود. او به تصاویر طبیعت اشاره میکند و میگوید که مشکلات و فشارها سنگیناند اما همچنان روحی آزاد و سبکبار دارد. شاعر همچنین عشق و محبت را به عنوان چاشنی مهم سخنانش میشمارد و بر این باور است که این احساسات میتوانند زندگی را زیباتر کنند. در نهایت، او به زیبایی و شگفتیهای عشق و زندگی اشاره میکند که میتواند تمامی غمها را تحت تاثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: دلنشین است که از شدت اندوهم، دیگر نمیتوانم تحمل کنم و احساس میکنم سیلی از غم به سمت من میآید و ویرانیهای زندگیام را بیشتر میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که دل بیتاب و دیوانهام اجازه نمیدهد که جسمم با مشکلات و چالشها روبهرو شود؛ زیرا مانند یک کمان که به شدت کشیده شده، احساس انقباض و قفلشدگی در وجود من وجود دارد.
هوش مصنوعی: باد، گرهای که بر خرمن من بسته بود را باز کرده است و حالا، دانههای من در جمع میتواند به اندازهای باشد که مور را جذب کند.
هوش مصنوعی: نخل بلندی که محکم و باوقار است، نمیتواند از سنگهای سخت و سنگین حرف بزند، چون این صحبتها برای دیوانه من بیمعناست.
هوش مصنوعی: من پرندهای هستم که از پرواز ناامید شدهام و به خاطر این ناامیدی، بال و پر خود را از دست دادهام و اکنون در خانه خود احساس شکست و تنهایی میکنم.
هوش مصنوعی: من نمیخواهم به دلیل غفلت از حقیقت، در مشکلات این دنیا گرفتار شوم؛ زیرا رشته زندگیام مانند تسبیحی است که صد دانهاش به هم گره خوردهاند.
هوش مصنوعی: شمع به خاطر ناآرامی من همچون پروانه، دور دور میچرخد و برای من میرقصد.
هوش مصنوعی: اگر دل سنگین و پر از غم من هم آسیب ببیند، اما سایه درخت بید همچنان بر سر من، دیوانه و بیخیال، باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: سخنان من بدون عطر و طعم مهر و محبت ارزش چندانی ندارند. وقتی به آنها گوش میسپارید، مانند شکر میشوند که شیرینی افسانهای را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به تماشای معبد عشق من بیاید، به حدی متحیر میشود که حتی دیوارها هم در حیرت خواهند ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گو مکن سایه کسی بر سر دیوانه من
پرده چشم غزال است سیه خانه من
گرد هستی نشسته است به کاشانه من
می رود سیل سبکبار ز ویرانه من
برق جایی که ز خرمن به تغافل گذرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.