عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۴۳
راز تو ز بیم خصم پنهان دارم
ور نه غم و محنت تو چندان دارم
گویی که ز دل دوست نداریم همه
آری ز دلت ندارم از جان دارم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۷ - حکایت
چون دل و دست همزبان دارم
عافیت به چو این و آن دارم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۷ - حکایت
کم از آن کز تو رخ نهان دارم
مردهٔ نفس را روان دارم
عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۱۰۷
تا جان دارم عشق تو در جان دارم
وز خلق جهان بجمله پنهان دارم
از درد تو من ننالم ای مایۀ عمر
چون درد ترا بجای درمان دارم
عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۱۸۳
تا جان دارم غم تو در جان دارم
و اندوه تو از دو دیده پنهان دارم
غمهای تو چون گران ندارد باری
بر دوش دل خویش کشم تا جان دارم
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱
عشقت اندر میان جان دارم
جان ز بهر تو بر میان دارم
تا مرا بر سر جهان داری
به سرت گر سر جهان دارم
گویی از دست هجر جان نبری
[...]
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۵
راز تو ز بیم خصم پنهان دارم
ورنه غم و محنت تو چندان دارم
گویی که ز دل نداریم دوست همی
آری ز دلت ندارم از جان دارم
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۴
تا عشق تو در میان جان دارم
جان پیش در تو بر میان دارم
اشکم چو به صد زبان سخن گوید
راز دل خویش چون نهان دارم
در عشق تو بس سبکدل افتادم
[...]
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - مدح نجم الدین لاجین و سلطان قزل ارسلان
اگر چو قوس قزح جمله تن، دهان دارم
وگر چو چشمهٔ خورشید صد زبان دارم
وگر، چو جان سخنپیشه معانی بین
فراز کنگرهٔ عرش آشیان دارم
وگر، چو طوطی فردوس و طوبی فلکم
[...]
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۴
تعرضی مرسان ای زمانه عرض مرا
که مر تو را دگری هست و من همان دارم
گزند عالم پیر از بقاش دور که من
همه امید به اقبال این جوان دارم
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۴۶ - وله فی نجم الدّین همگر رحمه الله و اباقکم
جهان فضل و کرم نجم دین که در خاطر
زعکس نظم تو صد باغ و بوستان دارم
جهانیانرا چون صبح روشنست ز من
که مهر خدمت تو در صمیم جان دارم
از آن چو شمع مرا بر سر آمدست زبان
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۴
آتشی از تو در دهان دارم
لیک صد مُهر بر زبان دارم
دو جهان را کند یکی لقمه
شعلههایی که در نهان دارم
گر جهان جملگی فنا گردد
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۴۳
من عشق ترا به جای ایمان دارم
جان نشکیبد ز عشق تا جان دارم
گفتم دو سه روز زحمت از تو ببرم
نتوانستم از تو چه پنهان دارم
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۱
گفت: من سر بر آستان دارم
نه چو تو سر بر آسمان دارم
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۸ - پاسخ روز یا خورشید به شب
هفت اقلیم آسمان دارم
در میان تختگه از آن دارم
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه
خود ثنای تو حرز جان دارم
تا نفس میرود روان دارم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶۰
سودای سر زلفت کاندر دل و جان دارم
ز اندیشه دلم خون شد تا چند نهان دارم
گر سر ننهم پیشت، خاکی بنهی بر سر
من سرمه کنم آن را، در دیده جان دارم
از تو نگرانیها افتاد مرا در دل
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱
ز داغ و درد تو بر جان و دل نشان دارم
خیال روی تو در چشم در فشان دارم
تو آب دیدهٔ پیدا بهل، که پوشیده
ز سوز مهر تو آتش در استخوان دارم
بپرس ز ابرو و مژگان خویش قصهٔ من
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵٨١
بهفته ئی که جدا گشته ام ز خدمت تو
مپرس کز غم تو حال بر چه سان دارم
منم که بر رخ چون شنبلید دور از تو
ز نرگس آب بقم روز و شب روان دارم
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۸۶
آشکارا کنم این درد که در جان دارم
عاشق روی توام از تو چه پنهان دارم
من بیچاره کجا وصل تو یابم، لیکن
می دهم جان به تمنّای تو تا جان دارم
بعد ازین این سر شوریده و سامان هیهات
[...]