گنجور

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴

 

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

نی نام ز ما و نی‌ نشان خواهد بود

زین پیش نبودیم و نَبُد هیچ خِلَل

زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۵۱

 

ای بس که نباشیم و جهان خواهد‌بود،

نی نام زِ ما و نه نشان خواهد‌بود؛

زین پیش نبودیم و نَبُد هیچ خَلَل،

زین پس چو نباشیم همان خواهد‌بود.

خیام
 

باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴

 

تا روی زمین و آسمان خواهد بود

حیوان و نبات، هر دوان خواهد بود

تا چرخ و سراسر اختران سیر کنند

نقد تو خلاصهٔ جهان خواهد بود

باباافضل کاشانی
 

عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۷۰

 

از سرِّ تو هر که با نشان خواهد بود

مشغول حضور جاودان خواهد بود

گر بی تو دمی برآید از دل امروز

فردا غم آن دوزخ جان خواهد بود

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب نوزدهم: در ترك تفرقه گفتن و جمعیت جستن » شمارهٔ ۲۴

 

عمری که نه در حضور جان خواهد بود

گر سود کنی بسی زیان خواهد بود

یک لحظه حضور اگر از اینجا بُردی

جاوید همه عمرِ تو آن خواهد بود

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۴۶ - وله ایضاً

 

از سر تو هر که با نشان خواهد بود

مشغول حضور جاودان خواهد بود

گر بی تو دمی بر آید از دل امروز

فردا غم او دوزخ جان خواهد بود

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة » الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان » شمارهٔ ۸۰

 

او را که به رایگان گران خواهد بود

او را ز وصالش چه نشان خواهد بود

آن را که همه مایهٔ وی افلاس است

هر سود که باشدش زیان خواهد بود

اوحدالدین کرمانی
 

همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۴۵

 

عشق تو جوان است و جوان خواهد بود

تا هست جهان جانِ جهان خواهد بود

تا در دهن خلق زبان خواهد بود

افسانه عشق در میان خواهد بود

همام تبریزی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۱۴

 

تا ترا برگ ما نخواهد بود

کار ما را نوا نخواهد بود

از دهانت چنین که می بینم

کام جانم روا نخواهد بود

چین زلف ترا اگر به مثل

[...]

خواجوی کرمانی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۷

 

تا مدار فلک و دور جهان خواهد بود

دل من طالب وصل تو به جان خواهد بود

بر من خسته نظر گر فکنی از سر لطف

اثر همت صاحب نظران خواهد بود

دیده تا بر قد آن سرو روان بگشایم

[...]

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۸

 

درد ما را دوا نخواهد بود

کامم از لب روا نخواهد بود

نازنینا خیال طلعت تو

از دو چشمم جدا نخواهد بود

حال ما پیش تو که عرضه دهد

[...]

جهان ملک خاتون
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵

 

تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود

سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود

حلقهٔ پیرِ مغان از ازلم در گوش است

بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

بر سرِ تربتِ ما چون گذری همّت خواه

[...]

حافظ
 

حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ

 

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

حافظ
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳

 

تا هستی ما به ما عیان خواهد بود

آن هستی او ز ما نهان خواهد بود

گر ذات نماید همه فانی گردیم

مائیم چنین و او چنان خواهد بود

شاه نعمت‌الله ولی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۸

 

تا جهاندار، جهاندار جهان خواهد بود

دل ما عاشق آن سرو روان خواهد بود

ما درین دیر مغان بهر نیاز آمده ایم

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

«من ر آنی » و « رألحق » چه سخن می گوید؟

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹

 

هرکجا می گذرد دوست، فغان خواهد بود

خاطر اندر پی آن سرو روان خواهد بود

چیست این نور تجلی که جهان را بگرفت؟

اول و عاقبت کار همان خواهد بود

سر ببازم به هوای تو که مسکین توام

[...]

قاسم انوار
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۴۵ - خواجه حافظ فرماید

 

تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود

سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود

تازقطنی و قدک نام و نشان خواهد بود

تنم از شوق شمط جامه دران خواهد بود

برزمینی که در وصندلی رخت نهند

[...]

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۴۶ - همچنین در جواب او

 

تا که رختم ببر جامه بران خواهد بود

از بی وصله دو چشمم نگران خواهد بود

دست ما درازل و دامن یکتائی بود

برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود

آفت دور بدستار بزرگان مرساد

[...]

نظام قاری
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۳

 

خاک ره خواست سرم یار و چنان خواهد بود

هرچه او بر سر ما خواست همان خواهد بود

جان من رفتی و چون صورت بیجان برهت

چشم من تا بقیامت نگران خواهد بود

میروی سرو من از دیده و جانی که مراست

[...]

اهلی شیرازی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

چند یارب غم دل در پی جان خواهد بود

توسن شوق چنین سخت عنان خواهد بود

چون کنندم به قیامت ز بد و نیک سوال

حیرت روی توام بند زبان خواهد بود

هر زمان یار و رقیبان سوی من می‌نگرند

[...]

میلی
 
 
۱
۲